جو زدگی
دکتر محمدرضا سرگلزایی – روانپزشک
۱- در اواسط ۱۹۷۰ شرکت شکلاتسازی «مارس» یکباره متوجه شد فروش شکلاتهایش افزایش یافته است در حالیکه هیچ تغییری در بودجه تبلیغاتی ایجاد نشده بود، قیمت شکلات هم تغییری نکرده بود، محصول هم همان بود، پس چرا فروششان بیشتر شدهبود؟
کار، کار فضاپیمای مکان یاب ناسا بود! مأموریت این فضاپیما این بود که نمونه ای از خاک یکی از سیارههای نزدیک را به زمین بیاورد. فرود این فضاپیما روی سیاره مریخ (مارس) با تبلیغات زیادی همراه بود و موفقیت ناسا عنوان اول همه روزنامهها شدهبود.
نام شکلات «مارس» از روی نام بنیانگذار شرکت، «فرانکلین مارس» انتخاب شدهبود، نه بهخاطر سیاره مارس، ولی تکرار نام مارس در رادیو تلویزیون باعث شده بود ذهن مردم بیشتر از قبل متوجه شکلات مارس شود و فروش این شکلات بالا برود!
۲- در یک تحقیق راجع به «روز هالووین» معلوم شد که مردم یک روز قبل از هالووین خیلی بیشتر به محصولات نارنجی رنگ (مثل نوشابه پرتقالی) تمایل پیدا میکنند! قبل از هالووین محرکهای نارنجی رنگ مربوط به این سنت (مثل کدو تنبل و محرکهای نارنجی) افکار را به سمت محصولات نارنجی رنگ میبرند!
۳- در شهرهای آفتابی آمریکا مثل میامی خیلی راحت تر میتوانید ببینید که همسایهتان چه ماشینی سوار میشود تا شهرهایی که مثل سیاتل اغلب بارانی هستند.
در شهرهای آفتابی تمایل مردم برای عوض کردن ماشینشان بیشتر می شود، پژوهش روی دادههای حاصل از فروش یک و نیم میلیون ماشین نشان داد که از هر هشت ماشین که خریده میشود یکی به خاطر «اثر اجتماع» است: وقتی مردم میبینند همسایهشان ماشین جدید خریده تمایل به خرید ماشین جدید پیدا میکنند!
تحقیقات فوق نمونهای بودند از مطالعات گستردهای که نشان دهنده تلقین پذیری گروهی در انسانها هستند. انسان موجودی اجتماعی است و به شدت تمایل دارد رفتاری نشان دهد که او را «عضو» یک گروه کند. این تمایل به تعلق به گروه باعث میشود که انسانها به شدت تمایل به «جو زدگی» داشته باشند.
البته شدت این تمایل در افراد «برون گرا – هیجانی» خیلی بیشتر از افراد «درون گرا – منطقی» است، یعنی فردی با تمایلات شخصی «هیستریونیک» خیلی بیشتر از افرادی با تمایلات «اسکیزوئید» و «وسواس جبری» دچار جو زدگی میشود با این حال همه ما اگر حواسمان را به تصمیمات و انتخابهایمان جمع نکنیم به شدت دچار جو زدگی میشویم و بی آنکه بدانیم تصمیمات همسایه یا تیتر روزنامهها یا حتی رنگی که در ویترین مغازهها بیشتر به چشم میخورد بر تصمیمات ما اثر میگذارند، آنگاه خود ما نیز جزئی از این «شبکه مسری» ناقل «ویروسی» خواهیم شد که از دیگران به ما انتقال یافتهاست!
البته اثر اجتماع و فشار گروه (peer pressure) همیشه هم جنبه منفی ندارد بلکه گاهی فشار گروهی یک تغییر مثبت را تسریع و تسهیل می کند.
مثلا موفقیت درمانی کسانی که برای ترک سیگار در یک برنامه گروهی شرکت میکنند بیش از کسانی است که از روشهای انفرادی درمان استفاده میکنند، همچنین بسیاری از افراد به دلیل تمایل به تعلق به یک گروه به یک باشگاه ورزشی میروند و گروه باعث میشود برنامه ورزشی آنان استمرار داشته باشد.
به قول مولانا:
چون بد مطلق نباشد در جهان
نیک و بد نسبی است این را بدان!