وضعیت جریان مغز چیست؟
شما در حال انجام یک بازی ویدئویی هستید و آنقدر متمرکز روی رسیدن به سطح بعدی هستید که نمی دانید در اطراف شما چه می گذرد.
عدم حس گذر زمان چیزی است که شما به آن احساس عالی دارید. شما “در منطقه” هستید. شما در حال تجربه جریان هستید.
شما در حال دویدن در یک ماراتن هستید و آنقدر روی خط پایان متمرکز هستید که تا پایان کار به سختی درد یا خستگی را تجربه اما حس نمی کنید. شما در حال تجربه جریان هستید.
ریچارد هاسکی، استادیار ارتباطات و علوم شناختی و نویسنده مقاله جدید دانشگاه کالیفرنیا، دیویس، توضیح داد: جریان یک حالت اوج لذت است که زمانی اتفاق میافتد که شما کاری را انجام میدهید که دشوار است و در آن مهارت بالایی دارید.
گفته می شود که جریان برای ما خوب است – و شواهدی وجود دارد که می تواند افسردگی را دفع کند، از فرسودگی شغلی جلوگیری کند و ما را انعطاف پذیرتر کند.
هاسکی گفت: ما به دنبال آن هستیم، اما نمیدانیم که چگونه مغز به خوبی جریان را به اینکار قادر میسازد.
هاسکی در تلاش برای دیدن آنچه که مغز در حین جریان انجام می دهد، تحقیقاتی را انجام داد و به بررسی چگونگی تجربه مردم در حین انجام یک بازی ویدیویی پرداخت.
در مقاله ای که در مجله ارتباطات منتشر شد، بیش از ۱۴۰ شرکت کننده، یک بازی ویدیویی انجام دادند. برخی در حین انجام یک بازی در آزمایشی شرکت کردند و تجربیات خود را گزارش کردند. دیگران نیز خود را تحت تصویربرداری از مغز قرار دادند تا محققان بتوانند نحوه عملکرد مغز آنها را در طول جریان بررسی کنند.
هاسکی گفت، جریان زمانی اتفاق میافتد که فعالیتهای فرد به اندازهای درگیر باشند که به طور کامل وی را درگیر کند تا جایی که به سختی حواسش پرت شود، اما نه آنقدر دشوار که فعالیت خستهکننده شود.
به طور مشابه، یک بازی ویدیویی که برای یک کودک طراحی شده است، احتمالاً یک بزرگسال را در جریان نخواهد داشت.
او توضیح داد که باید تعادل وجود داشته باشد. وقتی تعادل وجود داشته باشد، فرد یک پاداش ذاتی را تجربه می کند.
چیزهایی مانند رسیدن به سطح بعدی یا کسب امتیاز مهم هستند، اما در درجه دوم اهمیت قرار می گیرند. صرفاً انجام بازی و تجربه جریان به خودی خود پاداش است.
جریان به سطح بالایی از توجه نیاز دارد. برای اندازهگیری این موضوع، محققان در نقاط مختلف بازی، حواس بازیکنان را با یک کاوشگر – یک دایره قرمز همراه با صدا – که در یکی از چهار گوشه بازی روی صفحه ظاهر میشد، ایجاد کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا در اسرع وقت به کاوشگر پاسخ دهند.
تحقیقات قبلی نشان داده است که وقتی افراد توجه خود را بر روی یک کار متمرکز می کنند، در پاسخ به این کاوشگرها کندتر می شوند.
بنابراین، اگر جریان به سطح بالایی از توجه متمرکز نیاز دارد، در آن صورت افراد باید در زمانی که سختی بازی و توانایی بازیکن در تعادل هستند، کمترین سرعت را پاسخ دهند. این دقیقاً همان چیزی است که محققان دریافتند، و ممکن است توضیح دهد که چرا افراد میتوانند در حین جریان روی کارها تمرکز کنند و حواسپرتی را نادیده بگیرند.
تعداد بسیار کمی از مناطق مغز مسئول یک فرآیند شناختی هستند. بنابراین، هیچ منطقه “جریان” در مغز وجود ندارد. در عوض، جریان از تعاملات شبکه ای بین چندین ناحیه مغز ناشی می شود.
هنگامی که چندین ناحیه مغز به طور متراکم به یکدیگر متصل هستند اما به طور پراکنده با سایر مناطق مرتبط هستند، به این پیکربندی شبکه “مژولار” می گویند.
نکته مهم، سازماندهی شبکه مدولار از نظر انرژی کارآمد است. تحقیقات نشان می دهد که در طول کارهای پیچیده، این پیکربندی مدولار اغلب با اتصال مناطق مختلف مغز به یک سازمان مدولار جدید، دوباره پیکربندی می شود.
این پیکربندی مجدد “انعطاف پذیری” نامیده می شود و تصور می شود که به افراد کمک می کند تا به وظایف دشوار پاسخ دهند.
هاسکی گفت: در مطالعه خود، ما نشان دادیم که جریان با توپولوژی شبکه مغزی انعطافپذیر و مدولار مرتبط است، که ممکن است توضیحی برای این که چرا جریان بهطور همزمان بهعنوان کنترل بالا و بدون زحمت درک میشود، حتی زمانی که سختی کار زیاد است، ارائه دهد.
هاسکی افزود: تصور کنید صبح به دنبال کلیدهای خود می گردید. اگر نمیدانید کلیدهایتان کجا هستند، باید از تمام اتاقهای خانهتان دیدن کنید و همه چراغها را روشن کنید. این به انرژی زیادی نیاز خواهد داشت. اما اگر به یاد داشته باشید که کلیدهای خود کجا هستند، حتی اگر آنها را هر روز در اتاق دیگری بگذارید، می توانید به طور موثر به اتاق مناسب بروید و فقط چراغ های ضروری را روشن کنید.
برگرفته از ایلسا راس -موسسه ملی تحقیقات ژنوم انسانی و سایت کل نگار