ایده های اقتصاددانانخلاصه کتاب

011 ایده‌های اقتصادی: آیا اقتصاد، علمی مستقل است؟

آگوست کنت می‌گوید: اقتصاد تنها زیرشاخه ای از جامعه شناسی است

آیا اقتصاد علمی مستقل است؟

آگوست کنت:
اقتصاد، شاخه ای از جامعه شناسی است.

اگوست کنت 1798 در فرانسه به دنیا آمد

آگوست کنت در اکول پلی تکنیک پاریس درس خواند

کنت جامعه شناس و فیلسوف در سال 1857 در پاریس درگذشت

آگوست کنت
را پدر جامعه شناسی و پوزیتیویسم می شناسند

او در دوران جوانی با سن سیمون اقتصاد دان معروف آشنا شد

کنت علم اقتصاد را به عنوان علمی مستقل
قبول نداشت. به نظر او، علم اقتصاد شاخه ای از علم جامعه شناسی است.

کنت
بر این نظر بود که یک جامعه باید بر اساس روند رشد خطی خودش تحلیل شود.

مبنای این روش هم تبدیل جامعه به ارگانیسمهایی کوچک بود که هریک از آنها مراحل رشــد خاصی، نظیر مرحله مذهبی، متافیزیکی و علمی را طی می کردند.

تحلیل پوزیتیویستی یا تجربی کنت برای میدان های جامعه شناختی تنها به مرحله آخر، یعنی مرحله علمی، قابل پیاده سازی بود. اقتصاددان ها عمدتا این نظر را داشتند که وجه اقتصادی باید از باقی وجوه زندگی اجتماعی جدا شود.

کنت کاما مخالف این نظر بود.

او می گفت که باید از جامعه شناسی با همان روش تحلیل ارگانیسم ها، به عنوان یک چتر گسترده استفاده کرد، که در دل آن دیگر
علوم اجتماعی، مانند اقتصاد هم گنجانده شده است.

از این طریق امکان یکپارچه سازی زندگی اجتماعی انسان از ابعاد علمی، پدید می آمد

این نظر
مخالفان و موافقان بسیاری داشت و دارد. مکتب تاریخی آلمان و مکاتب تاریخی
انگلستان و فرانسه و از همه مهم تر، نهادگرایان آمریکایی، در ابعادی موافق کنت
بودند

آن ها کنت را تبدیل به سردمداری کردند برای مخالفت با نگاه اقتصادی کلاسیک و نئوکلاسیک که در آن ها رفتار و تصمیم گیر اقتصادی، به عنوان یک امر ثابت در کل عالم در نظر گرفته می شود

اقتصاددان های نئوکلاسیک و کلاسیک، رفتار اقتصادی را از بافتار تاریخی و اجتماعی جدا میكردند و سپس به تحلیل آن می پرداختند. مخالفت کنت با چنین دیدگاهی باعث شد که اقتصاد سیاسی خاصی توسط او راه اندازی شود که تا به امروز هم توان تحلیلی نسبتا بالایی دارد.

اقتصاد سیاسی کنتی:

جان الیوت کرنز، اقتصاددانی است که لقب
” آخرین اقتصاددان کلاسیک ” را به دوش می کشد.
کرنز در نوشت های تحت عنوان
“کنت و اقتصاد سیاسی ”
تحلیل خاصی از جایگاه کنت به دست می دهد.

کرنز می گوید هیچ اقتصاددانی در قرن هجدهم
نتوانسته حرف های بحث برانگیزی به اندازه کنت بزند، و از سوی دیگر نظریه ها و
نظام هایی که به او نسبت می دهند، تفاوتی آشکار با آثار خود او دارد

پوزیتیویسم

گرچه بسیاری افراد هنوز هم کنت را به عنوان یک
اقتصاددان بازشناسی نمی کنند، برای درک دیدگاه تکاملی پوزیتیویستی او کافی است
به یکی از ایده های کلیدی اش بپردازیم

قانون مراحل سه گانه :
این قانون که کنت آن را در مجموعه نوشته های “درس هایی درباره فلسفه پوزیتیو ” توسعه داده،
ادعا می کند که جامعه به عنوان یک کل، و هر علم مشخصی، در سه مرحله ذهنی رشد می کند:

1- مرحله الهیاتی،
2- مرحله متافیزیکی و
3- مرحله پوزیتیو.

مرحله الهیاتی
به توضیح خدایگان تشخص یافته در باورهای بسیار قدیمی می پردازد.
در زمان های بسیار قدیم، مردم باور داشتند که تمام پدیده های موجود در طبیعت مخلوق یک وجود
فراطبیعی بوده است.

انسان ها نتوانستند که دلایل طبیعی پدیده هایی گوناگون را کشف کنند،
به همین خاطر هریک از آن ها را به قدرتی آسمانی نسبت دادند و برای هر پدیده خدایی را متصور شدند.
مرحله متافیزیکی در امتداد همان مرحله الهیاتی قرار می گیرد

مرحله متافیزیکی
با توضیح مفهوم خدا آغاز شد.
زمانی که خدا دیگر به معنای پروردگار دریا یا خدای خورشید نبود

خدا، تبدیل به مفهومی انتزاعی شد که از دل خود طبیعت را به پیش می راند

مرحله متافیزیکی
با توضیح مفهوم خدا آغاز شد.
زمانی که خدا دیگر به معنای پروردگار دریا یا خدای خورشید نبود

خدا، تبدیل به مفهومی انتزاعی شد که از دل خود طبیعت را به پیش می راند

تفکر متافیزیکی دیگر به خدایی شخصی سازی شده کاری نداشت و آن
را قبول نمی کرد. این نوع تفکر تنها با فلسفه غرب همراه نمی شد، بلکه در بسیاری
باورها و ادیان شرقی مانند هندوییسم هم موجود بود.

مرحله سوم که مرحله پوزیتیو یا مرحله علمی نام دارد،
به تبیین علمی جهان تکیه می کند. این تبیین بر اساس مشاهده، آزمایش و مقایسه صورت می گیرد.

کنت بر این نظر بود که ممکن است که هر سه
مرحله به صورت هم زمان در یک جامعه وجود داشته باشند، اما به هر حال تحلیل
علمی تنها محدود به مرحله نهایی است و جامعه شناسی و زیرشاخ هاش یعنی علم
اقتصاد هم نمی تواند از این مرحله خارج شود.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا