پنج باور نادرست درباره فمینیسم
موژان میردامادی – پژوهشگر فلسفه و فرهنگ
این روزها رویدادهای مختلف مربوط به مسائل زنان، بحث و نقد و تحلیلهای متفاوت درباره فمینیسم را دوباره داغ کردهاند.
در این بحثها که بیشتر در فضای مجازی در جریانند به نظرها و ایدههایی برمیخوریم که از بدفهمی مفهوم فمینیسم سرچشمه میگیرند.
در این نوشتار به پنج باور غلط درباره فمینیسم که به کرات آن روبرو هستیم میپردازیم.
اما پیش از آن فمینیسم چیست و چه اهدافی را دنبال میکند؟
فمینیسم هم به عنوان یک مکتب فکری هم به عنوان یک جنبش اجتماعی دنبال تغییر وسیع در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی با محور برابری جنسیتی است.
به بیان دیگر، فمینیسم به دنبال از بین بردن تبعیض بر اساس جنسیت و گسترش آگاهی از ساختارها و باورهایی است که پایه و اساس چنین تبعیضها و نابرابریهایی هستند.
براساس تفکر فمینیستی، تقریبا در تمام جوامع پس از شکلگیری تمدن، مردان در جایگاه قدرت بودهاند و ساختارهای موجود هم به نفع آنها عمل کردهاند.
فمینیسم فقط یک نوع دارد
اهداف جنبش فمینیسم بسیار متنوعند و در برهههای تاریخی مختلف شکلهای متفاوتی به خود گرفتهاند، برای مثال جنبش زنان در بریتانیا (سافروجتس) در دهه ۱۹۲۰ میلادی با وجود تفاوت در شکل و رویکرد و هدف، همانقدر مصداق یک جنبش فمینیستی است که جنبش #منهم و کمپین چهارشنبههای سفید در ایران.
از آنجا که تبعیض جنیسیتی اشکال مختلفی دارد و به صورتهایی متفاوت تجربه و بیان میشود، مبارزه با آنها نیز نیازمند رویکردهای متفاوتی است که به امکانات و مسائل روز بستگی دارند.
فمینیسم با جامعه هدف خود و تغییرات آن همراه است و نمیتواند تنها یک شکل داشته باشد.
در جامعهای مثل ایران هم تبعیض جنسیتی در باورهای ما رسوب کرده است. مبارزه فمینیستی در ایران نه تنها تبعیضهای جنسیتی قابل مشاهده و ملموس -مثل نابرابری حقوق زنان در قانون- که تبعیضهای درونیشده و ناملموس -مثل باورهای رایج و نحوه صحبت کردن درباره زنان- را نیز هدف خود میداند.
پرواضح است که تلاش برای تغییر این طیف وسیع از تبعیض، اشکال و صورتهای مختلفی را طلب میکند.
فمینیسم دیگر به هدفش رسیده است
درست است که فمینیسم دستاوردهای بزرگ و مهمی داشته و فرصتی پدید آورده برای بهتر فهمیدن سازوکارهایی که به تبعیض جنسیتی در جامعه دامن میزنند اما نباید فراموش کنیم که این تفکر و جنبشی نسبتا جوان است.
این باور که جنبش فمینیسم اهدافی خاص دارد که با رسیدن به آنها دلیل وجودیاش منتفی میشود باوری نادرست است.
هدف این تفکر و جنبشهای مرتبط با آن بسیار وسیعتر از تغییر چند قانون است.
فمینیسم تا زمانی که ساختارهای تبعیضآمیز جنسیتی در جهان وجود دارند جنبش و تفکری زنده و مهم خواهد بود و این ساختارها را در ابعاد و شکلهای مختلف به چالش خواهد کشید.
جنسیتزدگی چیست؟
فمینیسم مثل احزاب سیاسی به دنبال قدرت از راه ایدئولوژی است
فمینیسم به عنوان یک جنبش عدالتخواه به دنبال تغییرات ماندگار از طریق آگاهی بخشیدن به اعضای جامعه است.
بر خلاف احزاب سیاسی که با هدف رسیدن به قدرت و ماندن در آن، ایدههایی را طرح و از آنها دفاع میکنند، هدف غایی فمینیسم قدرت سیاسی نیست هرچند که یکی از نتایج فعالیتهای فمینیستی میتواند تغییر سیاسی یا شکلگیری احزاب سیاسی با گرایش فمینیستی باشد.
تفاوت اصلی تفکر و جنبش فمینیستی با احزاب سیاسی در رویکردها و اهداف است.
اگر گروههای سیاسی فعالیت خود را حول قدرت سیاسی و برای زمان و مکان خاص برنامهریزی میکنند و پیش میبرند، فمینیستها به دنبال تغییرات ماندگاری هستند که بدون وابستگی به شخص خاصی باعث پیشرفت جامعه و شهروندان به سوی برابری شود.
فمینیسم ضد مرد است
جنبشهای فمینیستی در مبارزه با ساختارهای تبعیض علیه زنان، نظام مردسالارِ غالب را به چالش میکشند اما منظور از نظام مردسالار، مردان نیستند، بلکه سازوکارهای مختلفی هستند که منجر به کمرنگ شدن نقش زنان در جامعه میشوند و مناسبات را به نفع مردان و ارزشهای مردسالار نظم میدهند.
نکته مهم این است که با وجودی که نظام مردسالار با مردان همراهتر است اما میتواند در زندگی مردان هم تاثیر منفی بگذارد. باورهای مردسالار به مثابه تعریف و انتظارات از نقش مردان و زنان، میتوانند ابزار فشار هم بر مردان هم بر زنان باشند؛ مثل باوری که جای زن را در خانه و وظیفه او را رسیدگی به امور منزل میداند و مرد را نانآور خانواده میبیند و وظیفهی اصلیاش را فراهم کردن پول و سرمایه.
یا این باور که زنان احساساتی و بیمنطقند و مردها عقلانی و بیاحساس، عملا تبدیل به ابزار سرکوب احساسات مردان میشود و همزمان زنان را از نقشهای کلیدی جامعه بازمیدارد.
هدف تفکر فمینیستی تبیین ساختارها و باورهای جنسیتمحوری است که نقشها و مناسبات اجتماعی را طبقهبندی و تعریف میکنند. با اینکه این ساختارها اغلب برای سرکوب و به حاشیه راندن زنان درکارند اما تاثیرشان بر زندگی همه اعضای جامعه، فارغ از جنسیت احساس میشود.
بنابراین مبارزه با این ساختارها و باورها هم برای مردان هم برای زنان اهمیت بسیار دارد.
پیشبرد فمینیسم در ایران در شرایط دشوار فعلی اهمیتی ندارد و باعث انحراف از مسائل مهمتر میشود
این درست که مسائل امروز جامعه ایران چندوجهی و پیچیدهاند، اما بسیار درهمتنیده هم هستند و پرداختن به یکی، ناگزیر ما را به مسئلهای دیگر هدایت میکند. در چنین شرایطی بسختی میتوان موردی به دنبال حل مشکلات بود. برعکس، تنها با رویکردی جامع برای تغییرات اساسی و ساختاری میتوان قدم در راه بهبود وضعیت برداشت.
مسائل زنان و تلاشهای فمینیستی در ایران وابسته به مسائل متعدد دیگر هستند چراکه سرکوب و در حاشیه نگاه داشتن زنان خود زمینهساز مسائل دیگر میشود.
مثلا بازداشتن زنان از حضور پررنگ در جامعه در مسائل خانوادگی و اقتصادی بازتاب دارد، همانطور که نداشتن حقوق قانونی مساوی و به رسمیت نشناختن روایتهای زنان بر جرمهایی مثل قتلهای ناموسی تاثیر میگذارند.
برای فهم درست از فمینیسم آن را نباید چیزی جدا و فرای جامعه و مشکلاتی دید که افراد با آن دست و پنجه نرم میکنند، بلکه فمینیسم ابزاری است برای توضیح و بیان مشکلات جامعه و روشی برای حل آنها.
برای حل مسائل پیچیده و چندوجهی دنیای امروز، نیاز به ابزاری قدرتمند داریم که هم توان توضیح مشکلات موردی را داشته باشد هم توان دیدن ارتباطات شبکهای و ساختاری آن با مسائل و مشکلات دیگر را.
حرکت به سمت رفع تبعیض از زنان میتواند راه را برای حل مشکلات دیگر هم باز کند.
برگرفته از: بی بی سی