رقص تغییر
یکی از مهمترین نکاتی که در کتاب رقص تغییر بر روی آن تأکید شده، تغییر با اتکا بر الگوهای یادگیری است.
این شیوهی تغییر را میتوان در مقابل تغییرات دستوری بر پایهی تجویز از بالا به پایین قرار داد.
مدیرعامل قهرمان که قرار است بیاید و تغییرات بنیادین را ایجاد کند، افسانهای بیش نیست. تغییر واقعی از بالا به پایین اتفاق نمیافتد. بلکه به صورت گسترده و فراگیر، در بخشهای مختلف مجموعه، و با اقدامها و ایدهها اجزای سیستم آغاز میشود و شکل میگیرد.
مدیران، معمولاً از ضعف منابع انسانی گلهمند هستند و میگویند که نمیتوانند تغییر و تحولات مد نظر خود را به سادگی ایجاد کنند.
کارکنان سازمان هم، اغلب این گله را دارند که بزرگترین مانع تغییر، مدیران سازمان هستند و نگاه و نگرش و رفتار آنها، مانع تحولات جدی در سازمان است.
کتاب رقص تغییر، میکوشد سهم مدیران و کارکنان در تغییرات بزرگ و تحولات سازمانی را مشخص کند.
یکی از اصطلاحات کلیدی در کتاب رقص تغییر، گروههای پیشاهنگ (Pilot Groups) است. گروههایی که در بخشهای مختلف سازمان، با حمایت مدیریت، تغییر را در مقیاس کوچک آغاز میکنند.
این تغییرات در صورت موفقشدن، میتوانند در بخشهای دیگر سازمان هم رواج پیدا کرده و به تدریج به تمام سازمان، تسری پیدا کنند.
تغییر را در سه مرحله بررسی میکند:
• آغاز تغییر
• تغییر پایدار
• بازطراحی و بازنگری
مشکل اصلی در مرحلهی نخست، قانع کردن گروه اولیه و شکلگیری نطفهی تغییر است.
در مرحلهی دوم، چالشهای مربوط به فراگیر شدن تغییر بررسی میشود.
سومین مرحله، زمانی است که تغییر فراگیر شده و حالا باید ساختار کلان و مدیریت ارشد و استراتژیها و چشمانداز سازمان، بر اساس خواست و نیاز بدنهی مجموعه، اصلاح شود.
این همان نکتهی کلیدی در سازمان یادگیرنده است. مدیریت نقطهی آغاز تغییر را میداند، اما نقطهی پایان مشخص نیست و در طول مسیر مشخص خواهد شد. به همین علت، همان مدیرانی که برای ایجاد تغییر تلاش میکنند، خود باید در بخشی از پروسه، آمادهی تغییر ساختارها و پیشفرضها و دامنهی وظایف و اختیارات خود باشند. برگرفته از سایت متمم