کنشگران خاموش | از نخستین زنان حامی کودکان خیابانی
انتخاب و ویرایش: محبوبه ریاستی
مریم فخراعظم تقوی شیرازی؛ معروف به “فخریگلستان”، ( زاده سال ۱۳۰۴ تهران — درگذشته ۱۶ تیر ۱۳۹۱ تهران ) سفالگر، مترجم و فعال حقوق کودکان بود.
فخری گلستان در ۱۷ سالگی با پسرعمویش، ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلمساز معروف ازدواج کرد.
فخری را جزو نخستین کسانی میدانند که در تهران اقدامهایی را در جهت سر و سامان دادن به وضعیت کودکان خیابانی انجام داد.
او تا سالها مدیر پرورشگاهی بود که به تربیت فرزندان معتادان میپرداخت.
وی در سالهای آخر سفالگری میکرد و چند نمایشگاه انفرادی از آثارش برگزار کرد و از سوی دوسالانه سفالگری مورد تقدیر گرفت.
“فیل”، نوشته اسلاومیر مروژک، نویسنده لهستانی، و “کسی مرا نمیشناسد؛ صدای کودکان زاغهنشین امریکا” از ترجمههای فخری گلستان است.
او در سال ۱۳۷۴ در مجله توقیف شده “زنان” یادداشتی با عنوان “سفالگری را برای زندهبودن میخواهم نه برای زندگی” نوشته بود.
کاوه گلستان فرزند او، عکاس و مستندساز، در ۱۳ فروردین ۱۳۸۲ هنگام تصویر برداری برای شبکه خبری بیبی سی، در خط مقدم جنگ در شهر مرزی کفری در ۱۳۰ کیلومتری کرکوک عراق، در اثر انفجار مین کشته شد.
فخری گلستان در گفتگویی با روزنامه سرمایه گفته بود:
“آدمها نمیمیرند، عدم حضور جسمانی مرگ نمیآورد، نگاه حقیقت طلب این آدم هاست که نگهشان میدارد.
برای همین است که من هرگز برای دیدن کاوه بر سر مزار نمیروم. کاوه رفتنی نیست، چشمانش را همیشه زنده، وام داده به تصاویری که دنیا را تکان دادهاست.”
وی از سالها قبل تا هنگام مرگ، جدا از ابراهیم گلستان زندگی میکرد.
لیلی گلستان مدیر گالری گلستان گفتهاست که مادرش بعد از انقلاب از سن ۵۰ سالگی به سفالگری پرداخت و آثارش را چند بار به نمایش گذاشت.
لیلی گلستان کهولت سن و ضربه مرگ برادرش کاوه را علت درگذشت مادرش ذکر کردهاست. ” ایشان بیماری خاصی نداشت، اما از مرگ پسرش، کاوه گلستان، ضربه بزرگی خورد. فکر میکنم علاوه بر کهولت سن، تحمل داغ فرزند یکی از اصلیترین دلایل مرگ وی بود.”