کارآفرینی اجتماعی به سادگی تعریف میشود و به سختی انجام میپذیرد. کارآفرینی اجتماعی یعنی راه اندازی یک کسب و کار سودآور که قصد دارد راه حلی کاربردی برای حل مشکلات اجتماعی ارائه دهد.
خلق روشهای جدید یادگیری و آموزش، میسر کردن دسترسی انسانها به غذای سالم، توجه به تغییرات جوی، یافتن درمانهای جدید برای بیماری ها و … همگی چالشهای اجتماعی هستند که امروزه کسب و کارها بهدنبال یافتن بهترین راهحل برای مواجهه با آنها هستند. درست است که دولتها و موسسات عام المنفعه همچنان نقش مهمی در مقابله با مشکلات و معضلات اجتماعی دارند، اما میبینیم که تعداد کارآفرینانی که با راه اندازی کسب و کار به دنبال خلق محصول
یا خدمتی هستند که بتواند در کنار سودآوری راهحلهایی نیز برای بهبود اوضاع اجتماعی ارائه دهد، روبه افزایش است.
مفاهیم مورد بحث در کارآفرینی اجتماعی همچون خلق ارزشهای اجتماعی، مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، رفع نیازهای اجتماعی و … سابقهای دیرینه و همپای ایجاد تمدن در جوامع بشری دارد. آنچه امروز کارآفرینی اجتماعی نامیده میشود در گذشته اساس کارهای خیریهای چون احداث و راهاندازی بیمارستانها و یتیم خانهها بوده است.
چه تفاوتی بین کارآفرینی و کارآفرینی اجتماعی وجود دارد؟
هدف و مقصود نهایی کارآفرین، ایجاد ثروت است؛ ولی برای کارآفرین اجتماعی این هدف صرفا وسیلهای در جهت هدفی بزرگتر است. کارآفرین اجتماعی تنها در صورتی در فعالیتهای سودآور مشارکت میکند که بداند چنین فعالیتهایی به خلق بهبود اجتماعی
(Social Improvement) قابل توجهی برای اعضای جامعه منجر خواهد شد؛ بهبودیای که تمرکز بیشتری بر اقشار ضعیف و حاشیهای جامعه دارد
یک نمونه موفق کارآفرینی اجتماعی
چند سال پیش ویکتوریا هیل
متوجه شد داروهای حیاتی به دست فقیران نیازمند نمیرسد، زیرا سازندگان این داروها به دنبال سود بیشتر هستند و تمایلی به تولید داروها برای قشری از جامعه که توان پرداخت آن را ندارند، نشان ندادهاند. هیل با انگیزه تغییر وضع ناعادلانه موجود، موسسه وان وورلد هلث را تاسیس کرد. این شرکت دارویی غیرانتفاعی در جهت تامین نیاز فقیران به داروهای حیاتی برای بیماریهای مسری، فارغ از اینکه این افراد توان پرداخت آن را داشته باشند یا نه، آغاز به فعالیت کرد. موسسه مذکور، اولین موسسهای است که در این زمینه آغاز به فعالیت نمود. این موسسه به تازگی مجوز توزیع دارویی جهت درمان یک بیماری در هند را از دولت این کشور گرفته است که سالانه بیش از دویست هزار نفر را به کام مرگ میکشد. ویکتوریا امیدوار است موسسهاش مزایای بادوام و طولانیمدتی برای محرومان ایجاد کند
چرا نیاز روزافزونی به کارآفرینی اجتماعی وجود دارد؟
بحرانهای مختلف کنونی اقتصاد در کشورهای مختلف، معضلها و فشارهای اقتصادی، نظیر بیکاری و تنگدستی را دوچندان کرده است. به عقیده «گریگوری دیس»، نیاز به کارآفرینی اجتماعی درجهت کاهش تبعات بحران بر اقشار آسیبپذیر، ضروری است:
تعداد کمتری از مردم مراقبتهای بهداشتی مناسب دریافت میکنند. فشارهای اقتصادی آموزشهای رسمی باعث شده کودکان کمتری در کلاسهای درس حاضر شوند. تنش و درگیری به خاطر رقابت بین فقرا در کسب کار و درآمد رو به افزایش است… ترقی و پیشرفت مشاهده نمیشود و خانوادههایی که موفق بودند نیز در حال پیوستن به قشر فقیر جامعه هستند… با کاهش بودجه دولت، بنگاهها و خانوارها، حفاظت و سالمسازی پرهزینه محیط زیست به مخاطره افتاده است… با توجه به اینکه بسیاری از مقولههای اجتماعی و محیطی حساس به زمان هستند، کوتاهی در تشخیص اهمیت کارآقرینی اجتماعی و عدم حمایت کافی از آن در این برهه زمانی اشتباه بسیار بزرگی است. برگرفته از سایت مدیر اینفو