چهارسونو آفرینی

پناهگاه‌هایی که برای آخرالزمان آماده می‌شوند

بحران فعلی برای بعضی‌ها تمرینی است برای خانه‌نشینی درازمدت. در سراسر دنیا، پناهگاه‌های مجللی برای تعداد قلیلی افراد خوشبخت در دست ساخت است.

تپه سبزی منظره یکنواخت مزارع ذرت در ایالت کانزاس را به هم زده است. اطرافش را توری فلزی مستحکمی احاطه کرده است و فردی با لباس نظامی و تفنگ تهاجمی در کنارش نگهبانی می‌دهد. انگار روی نوک تپه سنگری بتونی دیده می‌شود که دورش چند دوربین چیده شده است. زیر این تپه پناهگاه ساده‌ای وجود دارد که یورش‌ناپذیر است و در عین حال، برای خیلی‌ها، باورنکردنی.

اما این پناهگاه را برای محافظت از غیرنظامیان و سیاستمداران نساخته‌اند. این در واقع بخشی از تاسیسات موشکی دوران جنگ سرد است که در دهه ۱۹۶۰ با هزینه ۱۵ میلیون دلار ساخته شد. هدف از ساخت این پناهگاه محافظت از موشک‌های قاره‌پیمایی بود که کلاهک هسته‌ای داشتند و نقشی مهم در حفظ تعادل ژئوپلیتیک دنیا ایفا می‌کردند. اما حالا دیگر در تملک دولت نیست. لری هال، پیمانکار سابق دولت و سازنده املاک و مستغلات، در سال ۲۰۰۸ این تاسیسات را خرید. او از جمله کسانی است که سعی می‌کنند خود را برای شرایط احتمالی یا اجتناب‌ناپذیر فاجعه آماده کنند و به اصطلاح برای آخر‌الزمان تدارک می‌بینند.

به گفته مایکل میلز، جرم‌شناس در دانشگاه کنت، این قبیل افراد سعی می‌کنند خود را برای شرایطی آماده کنند که “غذا و مایحتاج اساسی شاید در دسترس نباشد، کمک دولتی ممکن است وجود خارجی نداشته باشد و بازماندگان شاید مجبور شوند انفرادی جان خود را حفظ کنند.”

آقای هال این تاسیسات زیرزمینی را به یک برج ۱۵ طبقه برعکس – یک “زمین‌خراش” – تبدیل کرده است. ۷۵ نفر می‌توانند به مدت ۵ سال زندگی مجللی در این اقامتگاه بسته و خودکفا داشته باشند و بعد از گذشت شرایط بحرانی از آن خراج شوند و جامعه را مجددا از نو بنا کنند.

  •  البته هدف بیشتر این افراد آمادگی برای آخرالزمان نیست. ما عمدتا با مردمانی عادی سر و کار داریم که هدفشان پیش‌بینی و آماده شدن برای شرایط بحرانی است. شاید این بحران‌ها بعضا شامل اتفاقات آخرالزمانی نیز بشوند – مثل جنگ هسته‌ای – اما بیشتر آن‌ها هدفی جز آمادگی برای اتفاقات سطح پایین و متوسط ندارند، مثل شرایطی که امروزه پیش آمده است.

شکی نیست که اکثر مردم نه علاقه‌ای به ساختن چیزی شبیه زمین‌خراش آقای هال دارند و نه توانش را، اما به نظرم نگاه این افراد به مسائل می‌تواند درس‌های خوبی برای جامعه به همراه داشته باشد.

تاریخچه کوتاهی از جنبش زنده‌مانی

عقبه این افراد به جنبش زنده‌مانی دوران جنگ سرد بازمی‌گردد که بر یافتن راه‌هایی عملی برای برخورد با فجایع فرهنگی و زیست‌محیطی احتمالی متمرکز بود. یکی از نگرانی‌های اصلی آن‌ها جنگ هسته‌ای بود و دانشمندان، نخبگان و سیاستمدارانی را مقصر می‌دانست که حاضر بودند جان انسان‌ها را به خاطر ملاحظات ژئوپلیتیک به خطر بیاندازند. به همین خاطر پیروان این جنبش با شک و تردید به دولت و جهانی‌سازی نگاه می‌کردند.

کرت ساکسون، فردی که واژه زنده‌مانی را ابداع کرد، خواهان انقلاب مسلحانه بود و جزواتی آموزشی برای ساخت اسلحه و مهمات منتشر کرد. پیروان او بخش افراطی جنبش زنده‌مانی را تشکیل می‌دهند. در دو دهه پایانی قرن بیستم، دولت آمریکا تصمیم به سرکوب این جنبش گرفت، اما برخورد خشن صرفا به افزایش احساسات ضددولتی دامن زد.

اما امروزه بیشتر تدارک‌بین‌ها موضعی مشخصا تدافعی دارند و سعی می‌کنند از سیاست‌ورزی سال‌های نخست جنبش زنده‌مانی فاصله بگیرند. به همین خاطر فعالیت‌هایشان صرف کارهای عملی می‌شود، نه مباحث عقیدتی.

آپارتمان بقاء

وقتی در سال ۲۰۱۸ به همراه آقای هال از مجموعه‌اش دیدن کردم، به من گفت که “ایده کلی این بود که سازه‌ای سبز برای آخرالزمان بسازیم که فرد بتواند از آن به عنوان خانه دومی استفاده کند که از قضا پناهگاه هسته‌ای نیز است.”

دانشگاه آریزونا در سال ۱۹۹۱ دست به آزمایش جالبی زد. ۴ مرد و ۴ زن خود را به مدت دو سال در محیطی بسته به نام زیست‌کره ۲ محبوس کردند. به گفته یکی از آن‌ها، پایان این آزمایش همراه بود با “دعوا بین دانشمندان، سوء تغذیه، و مشکلات دیگر اجتماعی و زیست‌محیطی”. اما آقای هال امیدش را از دست نداد و معتقد بود که نتایج بهتری خواهد گرفت.

قرار گرفت، تا حدی بر اساس آموزه‌های زنده‌مانی بنا شده بود

“این یک سامانه کاملا بسته است. خیلی‌ها سعی کرده‌اند که چیز مشابهی در مزرعه خود درست کنند، اما حشرات و باد و باران به درونش رخنه می‌کنند. ما تمامی این عوامل را حذف کرده‌ایم.”

اما فرار از بحران‌های وجودی مقوله پرخرجی است. یک “پنت‌هاوس” در این مجموعه ۴.۵ میلیون دلار برایتان آب می‌خورد و هر واحد در طبقات دو واحدی ۱.۵ میلیون دلار است. نکته جالبش این است که آقای هال نه تنها همه واحدها را فروخته است، بلکه دارد یک مجموعه دیگر هم در فاصله ۲۰ دقیقه‌ای اینجا می‌سازد.

در داکوتای جنوبی مجموعه‌ای وجود دارد به نام اکس‌پوینت که به مراتب ارزانتر است. هر پناهگاه بتونی نقلی این مجموعه ۲۵ تا ۳۵ هزار دلار قیمت دارد و ۵۷۵ پناهگاه در آن وجود دارد.

زمین‌خراش آقای هال اما امکانات بسیار بیشتری در اختیار شما می‌گذارد. دستگاه تصفیه هوای آن می‌تواند هر دقیقه بیش از ۵۶ متر مکعب هوای تازه وارد مجموعه کند و از فیلترهای نظامی برای رفع آلودگی‌های هسته‌ای، میکروبی و شیمیایی استفاده می‌کند. تجهیزات تصفیه آب آن هم به همین اندازه شگفت‌انگیز است؛ بیش از ۴۰ هزار لیتر آب در روز تصفیه می‌شود در داخل سه مخزن با ظرفیت ۱۱۳ هزار لیتر ذخیره می‌شود.

اما در طراحی این مجموعه به مسائل دیگر نیز توجه شده است، مخصوصا روابط اجتماعی بعد از قطع ارتباط با دنیای خارج. آقای هال می‌گوید که کارآمدی فنی تنها عنصر پایداری نیست. لذا این زمین‌خراش هم استخر دارد، هم سینما و هم میخانه. شما می‌توانید یک روز لب استخر لم بدهید و روز بعد در سینما به تماشای فیلم دلخواه خود بنشینید. در میخانه این مجموعه نیز هم آبجو پیدا می‌شود و هم شراب.

گرفتن امید از بیم

پس پناهگاه برای صاحبش هم محیطی آزمایشگاهی است برای ساختن نسخه بهتری از خودش، و هم پیله‌ای که بعد از عبور از بحرانی سخت و پیچیده از آن خارج خواهد شد.

آقای هال به من گفت “این فضا در اصل برای حفظ امید ساخته نشده بود. توانایی‌های دفاعی این سازه صرفا به منظور محافظت از یک اسلحه در نظر گرفته شده بود. این پناهگاه بخشی از یک سامانه تسلیحاتی بود. ما توانستیم یک سلاح کشتار جمعی را کاملا وارونه کنیم.”

به نظر من چیزی که اینجا مهم است درک درست اضطراب‌های ناشی از نابرابری، ریاضت اقتصادی، کاهش اعتماد به دولت، دلسردی از دهکده جهانی و سرعت تغییرات اجتماعی و فنی است. اینکه این اضطراب‌ها به ساخت چه چیزی ختم می‌شوند خیلی مهم نیست. همه‌گیری کووید-۱۹ قطعا ترس مردم را افزایش خواهد داد و این شکل تدارکات را عادیتر خواهد کرد.

شاید بی‌راه نباشد اگر بگوییم که آینده بشر نه در میان ستارگان، بلکه در اعماق زمین رقم خواهد خورد

بردلی گرت /BBC  

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا