ایدههای اقتصادی ۰۱۵ : چه چیز باید بر فرد حکومت کند؟
گوستاو ده مولیناری تنها "فرد" را محق حکومت بر خود میداند
چه چیز باید بر فرد حکومت کند؟
گوستاو ده مولیناری تنها “فرد” را محق حکومت بر خود میداند
اقتصاددانان #حامی_بازار_آزاد
مولیناری گرچه به عنوان فردی بلژیکی شناخته می شود اما محل تولدش در شهر لیژ هلندِ آن زمان، به سال 1819، است
که البته امروز به یکی از شهرستان های بزرگ بلژیک تبدیل شده
به نظر مولیناری جنگ داخلی آمریکا بیشتر مربوط به منافع تجاری ایالتهای صنعتی شمالی بود و نه مسئله برده داری و لغو آن.
مولیناری عمری طولانی داشت و در سال 1912 و در سن 92 سالگی درگذشت.
گوستاو ده مولیناری: سلطه دولت بر زندگی و دارایی افراد، تنها سرچشمه نظامی گری و سیاست بازی است… حذف دولت اضطراری ترین نیاز امروزی جامعه است.
مولیناری یکی از نمایندگان اصلی مکتب لسه فر لیبرالیسم کلاسیک در فرانسه نیمه دوم سده نوزدهم بود.
مولیناری در تمام زندگی اش یکی از مدافعان صلح، تجارت آزاد، آزادی بیان و به طور کل آزادی در تمام وجوه آن بود و دشمنی سرسخت برای برده داری، استعمارگرایی، مرکانتیلیسم، امپریالیسم، ناسیونالیسم، ابرشرکت گرایی و مداخله دولت در شئون اقتصادی و آموزشی مردم بود.
اگر از مولیناری می پرسیدند که مشکل این جهان چیست؟ او پاسخی بسیار ساده ای به آن داشت: سلطه دولت.
مولیناری می گفت که “دولت از قدرت بی نهایت خود به منظور سوءاستفاده کردن از زندگی و دارایی افراد بهره برده و از این مسیر به طبقاتی که به آن وابسته است، منفعت رسانده است.”
مولیناری: افرادی که به قدرت می رسند، عمدتا به دنبال این مسئله رفته اند تا کارکردهای دولت را بزرگ تر کنند.
این افراد که تمام ذهنشان مشغول این مسئله بود که قدرت خود را حفظ کنند،
آن قدر لایه های مختلف به قدرت دولت اضافه کردند که دولت های امروزی به سختی می توانند وظایف خود را به طور کامل انجام دهند.
این مسئله توضیحی کاملا آشکار برای این است که این افراد نتوانسته اند وظیفه اصلی خود را که همان محافظت از زندگی و دارایی افراد باشد به درستی انجام دهند.
مولیناری:
به دلیل عدم قطعیت هایی که در فضای سیاسی وجود دارد،
زمانی که حزبی به قدرت می رسد مجبور است که در وهله اول منافع خودش را تقویت کند.
این جابه جایی اولویت ها و ارتقای قدرت خود، حزب خود و نتیجتا پیکره دولت، به بهای از دست رفتن مسائلی صورت می گیرد که به سود عموم مردم است.
“سلطه فردی”
مولیناری: به قصد حفظ و ارتقای منافع طبقه ای خاص، بار زیادی بر دوش جامعه گذاشته می شود.
مولیناری در برابر “سلطه دولت”، “سلطه فردی” را مطرح کرد
دوای درد دولت
فرد مسلط به زندگی خود، دارای هر نوع حقی برای استفاده به هر شکلی از خود و دارایی خود است
در آمریکا جرمی به اسم “ورود به حریم ملک خصوصی” پررنگ بوده و حتی مالک می تواند تحت شرایط نسبتا ساده ای برای دفاع از ملک خود، از سلاح گرم استفاده کند
مولیناری:
غریزه ای طبیعی در اشخاص زاییده می شود، که مطابق آن تنها خودشان هستند که می توانند به زمینی که در آن کار کرده و محصول پرورش می دهند، دست زده و در آن مداخله کنند
مدینه فاضله مولیناری:
آزادی در همه چیز
اگر دلایل موجودیت اختلا لها از بین برود،
موانع صنعت و تجارت از بین می روند.
مولیناری:
راه رهایی از تمام شری که در جهان وجود دارد، چیزی نیست مگر آزادی؛
آزادی بی حد و کاملی که در تمام شئون و وجوه زندگی و فعالیت انسان جاری شود.
هر فرد به خوبی می تواند هستی خود را تحلیل کند.
این هستی متشکل از نیروهای جسمی و اخلاقی است.
این هستی همان دارایی هر فرد است که در وجود او نهفته است
مولیناری: مالکیت و آزادی دو وجه اصلی سازنده فردی قدرتمند و حاکم بر سرنوشت خود هستند.
آنارکوکاپیتالیسم:
ترکیب آنارشیسم و سرمایه داری