درگذشت تاثیرگذارترین آهنگساز قرن بیستم
میکیس تئودوراکیس هنرمندی متعهد و پیشرو بود که عمری در راه صلح، عدالت اجتماعی و آزادی آهنگ ساخت، نوشت و فعالیت سیاسی کرد.
میکیس تئودوراکیس، آهنگساز، سیاستمدار و نویسنده به نام یونان در سن ۹۶ سالگی در بیمارستانی در آتن درگذشت.
او از هنرمندان پیشرو قرن بیستم به شمار میرود که بارها طعم زندان و تبعید را چشید. آنچه در کارنامه تئودوراکیس برجسته است، سالها مبارزه با ديکتاتوری برای آزادی است.
او را بیشتر با موسیقی فیلمهایی چون زوربای یونانی، حکومت نظامی و زد میشناسند، فیلمهایی ساخته كوستا گاوراس كه موسيقى متن آنها در بين سالهاى ۱۹۶۷ و ۱۹۷۴ یعنی دوران سیاه حکومت نظامیان در یونان شكل گرفت، دورانی که بسيارى از آثار تئوداراكيس ممنوع بود و خود او به نماد مقاومت و ايستادگى مردم بدل شده بود.
تئودوراكيس آهنگسازى را از نوجوانى شروع كرد و در سن پانزده سالگى اولين قطعات خودش را ساخت.
اولین قطعاتی که ساخت متعلق به زمانی بود که قوای آلمان نازی به یونان حمله کردند. در این دوره او به گروه مقاومت کمونیستی یونان پیوست.
ئتودوراكيس تا به حال قطعات زيادى بر اشعار شاعران صاحبنام يونان و جهان از جمله، يانيس ريتسوس، پابلو نرودا و اياكووس كامپانيليس خلق كرده و با اين كار توانسته است سروده هاى اين شاعران را به توده مردم بشناساند.
از مشهورترین آثار تئودوراکیس قطعهای است که بر شعرهای یانیس ریتسوس، شاعر نامدار چپگرای یونان به نام اپیتافوس ساخته است.
مجموعه اشعار ریتسوس را احمد شاملو نیز در سال ۱۳۶۰ در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ترجمه کرد که با موسیقی تئودوراکیس به نام «ترانههای میهن تلخ» منتشر شد.
تئودوراكيس توانست پس از سقوط رژیم سرهنگها در سال ۱۹۷۴ در یونان، به کشورش بازگردد و اولين كنسرتهايش را در وطنش برگزار کند.
او پس از بازگشت به يونان، با جنب و جوشى بيشتر وارد صحنه سياسى كشورش شد. تئودوراكيس که در دهه ۶۰ میلادی با گرایش چپ وارد پارلمان شده بود، بعدها به حزب محافظهکار “دمکراسی نو” پیوست و به نمایندگی از این حزب وارد پارلمان شد.
یک سیاستمدار “ضد سیاستمدار”
تئودوراكيس عليرغم کارنامهای مملو از فعالیتهای سیاسی، هيچگاه خود را يك سياستمدار حرفهاى نميدانست. او زمانی در اينباره گفتهبود:
«بين سياست و سياستمدار تفاوت بزرگى وجود دارد. يك سياستمدار خوب نبايد هميشه حقيقت را به زبان بياورد و به اخلاقيات پايبند باشد، او بايد تملق مردم را بگويد، شغل و حرفه يك سياستمدار همين است. از اين رو من هميشه با به كار رفتن لفظ سياستمدار در مورد خودم مخالفت كردهام. من حقيقتگويى را دوست دارم، هيچوقت تملق مردم را نميگويم و به ارزشهاى اخلاقى ايمان دارم. به عقيده من سياست بزرگ و راستين، مدافع ارزشهاى اخلاقى است و از اين ديد، من سياستمدار نيستم، بلكه يك “ضد سياستمدار” هستم ! »
دویچه وله