محسن آزمایش
جوانی تهیدست به نام محسن آزمایش (اشتهاردیان) که کارگاهی را فراهم نموده بود در حادثه ای طعمه آتش شد. او از این کارگاه سوخته برخاست و بالاخره کارخانه خود را احداث کرد.
پیش بینی فروش کارخانه در سال ۱۳۴۷ به عدد یک میلیارد ریال رسیده بود. کارخانه درهمان سال، شصت میلیون ریال حقوق به کارکنان خود پرداخت کرد.
چند سالی بعد از آن، محسن بازار ایران را تسخیر کرده بود. محصولات او در تمام نقاط ایران پخش بودند. تولیدات کارخانه هم آنقدر رشد پیدا کرده بود که دیگر بازار ایران برایش کوچک بود و تولیدات شرکت بیش از مصرف داخل کشور برآورد میشد.
از همین روی اولین نمونه محصولات آزمایش روانه بازارهای کشورهای همجوار شد.
افغانستان، کویت و شیخ نشین های حاشیه خلیج فارس بازارهای بودند که محسن قصد داشت، آنها را فتح کند. او در نظر داشت و با احداث کارخانه لوازم خانگی کار را به جایی رساند که در مجتمع صنعتی آزمایش در مرودشت یک میلیون و چهارصدهزار دستگاه وسیله خانگی یخچال، کولر، اجاق گاز، بخاری، تلویزیون رنگی، آبگرمکن، ماشین لباسشویی و ظرفشویی تولید نماید.
شرکت انتظار داشت 1500 نفر پرسنل در مرودشت مشغول به کار شوند؛ همچنین در نظر داشت در کنار کارخانه، یک مجتمع آموزشی وسیع با هزینه 200 میلیون ریال سرمایه از سوی بنیاد آزمایش تاسیس شود و در آن500 دانشآموز با هزینه بنیاد تحصیل نمایند و مکان آن به صورت دائمی وقف آموزش شود.
اما .. در سال ۱۳۵۸ کارخانه محسن آزمایش نیز متاسفانه به سرنوشت سایر واحدهای صنعتی بزرگ دچار شد.
در زمان انقلاب به او نیز اتهام خروج ارز از کشور را زدند. نهادهای دولتی – سازمان صنایع ملی ـ کنترل و مدیریت کارخانه او را در دست گرفتند و سه شرکت وابسته به آزمایش در تهران، مرودشت و ساوه مشمول بند «ج» قانون حفاظت از صنایع ایران شد.
وی ناچارا یک سال پس از ملی شدن کارخانه هایش برای زندگی به خارج از کشور و در ابتدا به سوئیس رفت.
پس از گذشت چند سال، سایر نهادهای دولتی و شبه دولتی از سهامداران بزرگ شرکت شدند.
سپس برخی طرح های در دست اقدامی که متوقف شده بود، را سعی نمودند دوباره فعال کنند.
در تابستان ۱۳۶۳، طرحهای تولید آزمایشی کولر پرتابل، ماشین لباسشویی، الکتروموتور شروع شد و فعالیت تولیدی آن تا اوایل سال ۱۳۸۰ تا حدودی، رونق داشت. اما بتدریج معضلاتی حادث شد و مسائلی چون مازاد نیروی انسانی، بدهی و زیان انباشته گریبان گیر کارخانه شد.
پس از پایان جنگ، دولت بخشی از فعالیت های اقتصادی منجمله این مجموعه را به بخش خصوصی واگذار کرد.
اما افراد و سازمانهایی که کارخانه را خریده بودند، موفقیتی در توسعه شرکت نداشتند. آنان ابتدا اقدام به اخذ وام از بانک ها نمودند؛ اما شرکت نتوانست بدهی ها را در سررسید بپردازد لذا برخی از دارایی شرکت به فروش رفت و برخی پرسنل کارخانه مرودشت و تهران بازخرید شدند تا بتواند هزینه ها را کم کند و بدهی های خود را بپردازد.
نهایتا چند تن از صاحبان شرکت آزمایش در دادگاه محکوم شدند و سرنوشت کارخانه آزمایش، پس از نیم قرن در سراشیب اضمحلال قرار گرفت و پرونده آن بسته شد.
***
سالهای آخر زندگی آزمایش، سرشار از یأس و رنج بود.
فقدان در آمد، بیکاری، هزینه بالای زندگی، بیماری و کهنسالی در خارج از کشور، وضع روحی او را به شدت متأثر کرد .
مردی که عمری بر پای خود ایستاده بود و زندگی بیش از ۲۰۰۰ خانوار از جانب او تأمین می شد، اکنون خود محتاج خانواده اش بود.
پنج سال آخر زندگی آزمایش با بیماری ، در واقع یک تراژدی تمام عیار بود.
در آن سالهای آخر، پسرش تنها تکیه گاه و همزبان او در کشور عربی مراکش بود.
سرانجام، محسن آزمایش کارآفرین به نام ، در سال ۱۳۷۱ پس از ۱۴ سال دوری از کشور، کارخانه و تمامی دستاوردهای زندگیش، در غربت و در شهر رباط مراکش درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.
برگرفته از : سرگذشت پنجاه کنشگر اقتصادی ایران
فریدون شیرین کام / ایمان فرجام نیا