هنر مدیریت و تیم های ورزشی
به عقیده من تیم های ورزشی شباهت بسیاری به یک شرکت دارند با این حال بسیاری از اقدامات مثبت در این تیم ها وجود دارد که توسط مدیران مورد استفاده قرار نمی گیرد.
همین امر نیز باعث شده است تا هر ساله شاهد از بین رفتن برندهای زیادی از سراسر جهان باشیم.
شاید هم اکنون زمان مناسبی برای بحث در این موضوع باشد:
۱– نیاز تیم به یک مربی و یک کاپیتان
اگر بخواهیم در رابطه با تفاوت یک مدیر با مربی صحبت کنیم، شاید بهترین عنوان این باشد که یک مربی صرفا تعیین کننده وظایف و ناظر کلی محسوب می شود. با این حال مربی خود را کاملا به تیم نزدیک کرده و تلاش می کند تا از مدیریت کلی تیم خود فاصله بگیرد.
همچنین این افراد موفقیت یا شکست تیم را کاملا به تصمیمات خود وابسته دانسته و همواره خود را مقصر اصلی معرفی می کنند. این امر باعث می شود تا تمامی افراد بتوانند به بهترین شکل پیشرفت کرده و به کار خود ادامه دهند. درواقع تصور یک تیم بدون مربی، کاملا سخت خواهد بود .
این امر در حالی است که در شرکت، به علت مشخص بودن چارچوب ها، این تصور وجود دارد که بدون وجود مدیریت نیز تیم می تواند به اقدامات خود ادامه دهد. در کنار این موضوع مسئله اصلی عدم انتخاب کاپیتان است.
به همین خاطر ضروری است که باتجربه ترین فرد تیم خود را، به عنوان نماینده انتخاب کرده و برخی از اقدامات را به وی محول نمایید. این امر کمک می کند که حجم کارهای شما نیز بیش از حد زیاد نشده و بتوانید بر روی اقدامات اصلی، متمرکز بمانید.
این فرد یا افراد، مورد اعتماد کل تیم قرار داشته و رابط کارمندان با مدیران شرکت هستند. همچنین این افراد امکان نظارت بیشتر و حل سریع مشکلات را به وجود میآورند.
۲–تفاوت مهارت ها
این یک واقعیت است که تیم شرکت از افراد مختلفی تشکیل شده و هیچ فردی درست به مانند دیگران نیست. اگر معیارهای ثابتی وجود داشته باشد، بدون شک همه چیز با مشکل مواجه خواهد شد.
برای مثال شما نمی توانید انتظار داشته باشید که تمامی افراد سرعت تایپ یکی از کارمندان شرکت را داشته باشند. درواقع مهارت ها و توانایی های افراد مختلف بوده و در بسیاری از شرایط، دلیلی برای یکسان بودن وجود ندارد. در این رابطه به یک تیم فوتبال نگاهی بیندازید، بدون شک موفق تر ها آنهایی هستند که از تنوع خوبی برخوردارند.
برای مثال قدرت دریبل، سرعت بالا، فیزیک مناسب همگی از جمله ویژگی های مختلف محسوب می شود. این امر در حالی است که یک دروازه بان، ابدا نیازی به هیچ یک از این مهارت ها ندارد. به همین خاطر شما باید بدانید که نیاز اصلی هر بخش چه چیزهایی بوده و از مقایسه افراد تیم خود با یکدیگر، خودداری کنید.
بدون شک با این استراتژی، تمرکز شما بر روی بهبود افراد براساس نیاز شغلی آنها قرار خواهد گرفت. در این رابطه فراموش نکنید که یک مربی، باید صبر خوبی داشته باشد. درواقع این امر طبیعی است که اشتباهاتی از سوی تیم شرکت رخ دهد. درواقع همه افراد اشتباه می کنند و این مسئله حتی از سوی باتجربه ترین مدیران نیز رخ می دهد.
به همین خاطر لازم است تا در شرایط سخت نیز به آنها روحیه داده و انگیزه از دست رفته را بازگردانید. با این اقدام شما به قلب کارمندان خود نفوذ کرده و شما به مهمترین دلیل برای حضور افراد در شرکت تبدیل خواهید شد.
۳ـ توجه به مراحل بسیار مهم است
مربی تیم های ورزشی همواره به صورت مرحله ای اقدام می کنند. فرض کنید که فصلی جدید کلید خورده است و بدون شک مربی از همان روز اول، سطح ایده آل تمرین ها را به اجرا درنخواهد آورد.
همچنین در برابر بازیکن های جوان تلاش می شود که به صورتی از آنها استفاده کنند که پیشرفت مرحله ای آنها مشهود باشد و فشار بیش از حدی به آنها وارد نشود.
در یک شرکت نیز ضروری است که تیم خود را برای ایده آل ها آماده نمایید. درواقع یک فشار بدون مقدمه و آمادگی، بدون شک بدترین نتایج را به همراه خواهد داشت.
همچنین ضروری است تا هر موفقیتی را جشن بگیرید. درواقع تیم های ورزشی پس از کسب هر جام، جشنی را برگزار می کنند. شما نیز با این اقدام باید خستگی را از تن تیم خود خارج کنید.
در کنار این موضوع به پیشرفت مداوم نیز توجه داشته باشید. درواقع این امر بسیار مهم است که افراد تیم شما، هر ساله در سطحی بالاتر قرار گیرند. در غیر این صورت نمی توانید خود را مدیری شایسته بدانید.
۴–ایجاد یک ذهنیت برنده
به حلقه ای که در ابتدای بازی توسط افراد تیم زده می شود، دقت کنید.
آنها با جملاتی انگیزشی و مرور برنامه های مربی خود، تلاش می کنند به اعضای تیم روحیه داده و همدلی را میان بازیکنان زیاد کنند. آیا در محیط های اداری شاهد چنین رفتارهایی هستیم؟
درواقع منظور ما این نیست که تیم شرکت هر روز یک حلقه اتحاد را ایجاد کند. با این حال ضروری است تا برنامه ای برای افزایش ارتباط آنها داشته باشید. با این اقدام شاهد معجزه ای در کار تیمی آنها خواهید بود.
۵– توجه به جزییات
یک مربی تا پایان زمان دیدار، در کنار زمین حضور داشته و اقدام به مدیریت تیم خود می کند. این امر باعث می شود که در صورت نیاز بتواند سریعا استراتژی خود را تغییر داده و یا تعویض هایی را انجام دهد.
این امر در حالی است که مدیران معمولا عکس قضیه عمل کرده و پس از تعیین وظایف، تیم خود را رها می کنند.
درواقع آنها تنها زمانی به سراغ کارمندان خود می روند که مشکلی وجود داشته باشد. با این اوصاف تیم شرکت، به حضور مداوم شما نیاز دارد. به همین خاطر خود را به عنوان عضوی از تیم شرکت در نظر گرفته و حضوری موثر را داشته باشید. این امر باعث خواهد شد تا با مشکلات و شکست های به مراتب کمتری مواجه شوید.
واقعیت این است که مدیریت ابدا به عنوان شغلی پشت میز نشین محسوب نشده و نباید خود را محدود به اقداماتی مشخص نمایند و صلاح است به سمت مربی بودن تمایل بیشتری را پیدا کنند.
برگرفته از : entrepreneur / تنر سیمکینز
مترجم: امیر آل علی