چاپیدن پول
انتخاب سردبیر
محمد ماشینچیان
اقتصاددانان سالهای طولانی است تلاش میکنند به جامعه و سیاستمداران حالی کنند که خلق تورم همان سرقت از بانک مرکزی است؛ با این تفاوت که اولی کار شریک قافله است و دومی کار سارقان.
داستان سریال مهیج «سرقت پول» خیلی ساده است؛ یک گروه متشکل از سارقان حرفهای به ضرابخانه سلطنتی اسپانیا نفوذ میکنند و فرآیند چاپ پول را در دست میگیرند و موفق میشوند چند میلیارد یورو اسکناس چاپ کنند. در خزانه سلطنتی اسپانیا چند میلیارد یورو اسکناس موجود است اما سارقان به این ذخیره کاری ندارند و برای اینکه از طریق شماره سریال اسکناسها لو نروند، ترجیح میدهند پول خودشان را چاپ کنند.
برخلاف دزدیهای متعارف، هدف دزدان سرقت خزانه و ترجیح فرار بر قرار نیست. برعکس، دزدان داستان ما دریافتهاند که دزدی واقعی، تصرف و بهکار انداختن ماشین چاپ اسکناس است، نه خالی کردن خزانه.
دلیل عاقلانهای در کار است؛ پول خزانه نام و نشان دارد. مقدارش مشخص است و شماره دارد. پس خرج کردنش دردسر است چون بلافاصله خط و ربط پول معلوم خواهد شد. درحالیکه وقتی دستگاههای چاپ اسکناس را در کنترل میگیرند، آنوقت میتوانند با شماره سریال دلخواه پول چاپ کنند و نتیجه کار قابل پیگرد نیست.
تنها محدودیت، مدتزمانی است که دزدها ضرابخانه را تحت کنترل دارند. شباهتها تصادفی نیست.
دستگاههای چاپ ضرابخانه در هر ساعت هشت میلیون یورو پول چاپ میکنند؛ 1400 ورقه پول که از هر کدام 140 هزار اسکناس 50یورویی درمیآید.
هدف سارقان این است که 4 /2 میلیارد یورو پول چاپ کنند. در واقع پول چاپشده توسط بانک مرکزی اتحادیه اروپا دو هزار برابر پولی است که دزدها امیدوارند چاپ کنند.
معنای این اعداد عظیم این است که اولاً در مقایسه فیل و فنجان دو میلیارد یورو قطرهای در دریا بیش نیست. نکته دوم این است که مطابق مقررات اتحادیه اروپا کلیه کشورهایی که به چاپ یورو مشغولاند از سیاست پولی واحدی پیروی کرده و مبالغ خلقشده را گزارش میکنند.
از نظر فنی در سیاست پولی، تورم وقتی وجود دارد که رسماً گزارش شده و در آمار سیاستی بانک مرکزی ثبت شود.
پولی که رسماً گزارش نشده از نظر سیاست کلان بانک مرکزی وجود ندارد پس نمیتواند تاثیری داشته باشد. مضافاً در جایی که مجموعهای از سیاستهای ناکارآمد به خلق صدها و بلکه هزاران میلیارد یورو آزموده میشود و هرازگاهی به خطا میرود، دو میلیارد کمتر و بیشتر فرق چندانی ندارد. نکته جالب دیگر اهمیت گزارشهاست. بهویژه در کشورهایی که انضباط پولی ندارند، سیاستگذار دقیقاً به همین کار روی آورده و از انتشار آمار بهنگام و دقیق خودداری میکند.
تصور این است که با، بهاصطلاح، پنهان کردن شماره سریالها و حجم نقدینگی خلقشده، میتوان جلوی اثر تورمی و آسیبهای خلق پول بیرویه را گرفت.
تمثیل تصرف ضرابخانه بانک مرکزی مصداقهای عینی زیادی دارد. از طرفی چاپ پول، دستکم در ظاهر، میتواند نیازهای سارقان را برطرف کند.
سیاستمداران سرتاسر دنیا از این بابت سارقان را درک میکنند و همواره نگاه مشابهی به مقوله چاپ پول داشتهاند و هر جا این سودا مهار نشده کار به بحران اقتصادی کشیده است.
فرض کنید دولتی تشکیل شده و با انبوهی از مشکلات مالی روبهرو است. طبیعی است که اعمال سلیقه در سیاست پولی و چاپ پول آسانترین راهحلها است.
نکته دیگر رقابت هزینه پولی و هزینه سیاسی است. همانطور که نمونههایی از هزینه سیاسی در سریال هم مطرح شده، سیاستمدار همواره بین هزینه پولی و هزینه سیاسی در حال انتخاب است و پول، یا به عبارت بهتر کاغذپاره در این معادله همواره ارزانتر از هزینه سیاسی درمیآید.
علت در این بیت بهخوبی تصویر شده: «خرج چو از کیسه مهمان بود، حاتم طایی شدن آسان بود».
گذشته از جنبه شخصی، سارقان میان مردم نیز طرفداران بسیاری پیدا میکنند. شاید محبوبیت علت اصلی اقدامات پروفسور و دوستان نباشد اما در سپهر سیاسی محبوبیت متاع گرانبهایی است. وقتی در جامعهای مطالبه برای افزایش حقوق و مستمری شکل گرفته و افزایش یا حداقل حفظ یارانههای گوناگون به خواست عمومی تبدیل میشود، گاهی اوقات تصرف ضرابخانه و بهکار انداختن شبانهروزی ماشینهای چاپ پول تنها راهحل عملی برای اقناع این مطالبات باشد.
سیاستمداران از پشت عینکی مشجر به جامعه نگاه میکنند و آنچه دلشان میخواهد را میبینند و همواره به ذکر و تکرار موفقیتها و دستاوردها مشغولاند و بیوقفه، بعضاً بیمناسبت، لبخندهای بیپایان بر چهره دارند.
این شیدایی در مواجهه با مشکلات عظیم و دشوار، ایشان را به انتخاب کوتاهترین و بهظاهر آسانترین راهحل رهسپار میکند. نتیجه فاجعهبار است!/
بر گرفته از تجارت فردا