محیط زیست

نه از تاک، نشان خواهد ماند و نه از تاک‌نشان

حدودا یک سال پیش در روز ۲۷ مرداد دکتر پرویز کردوانی، پدر علم کویرشناسی ایران، در ۹۰ سالگی درگذشت. 

عرفان کسرایی، پژوهشگر حوزه علم، نگاهی دارد به حسرت‌ها و هشدارهای این پیر جغرافیا که عمر بر سر عشق به محیط زیست ایران گذارد.

پرویز کردوانی عمر خود را در شناخت کویرها، نمک‌زارها و ریگ‌زارها و تالاب‌ها و باتلاق‌ها صرف کرد و طی دهه‌ها  فعالیت علمی و دانشگاهی، آثار بسیاری در زمینه محیط زیست ایران و راه‌های نجات کشور از بحران آب تالیف کرد.

 هر چند که در پایان عمر، از امید به بهبود شرایط زیست‌محیطی ایران دست شسته بود، از مرگ قطعی و غیرقابل احیا بودن دریاچه ارومیه سخن می‌گفت و از این که ایران در ۵۰ سال دیگر، نه آب سطحی خواهد داشت و نه آب زیرزمینی!

شاید بتوان گفت که کمتر کسی مانند او از زیر و بم وضعیت جغرافیایی ایران و خاک و آب و کویر و ریگ‌زار و جنگل‌های آن اطلاع داشت و راه‌های حفاظت از منابع طبیعی ایران و مقابله با خشکسالی را می‌شناخت.

ریگ‌زار و شوره‌زار و مرداب، منابع ثروت و اشتغال‌زایی !

از دید پرویز کردوانی نگاه منفی به کویر در دنیای امروز صدق نمی‌کند.

 کویرها و نمک‌زارها و همچنین رودهای شور، نه تنها نشان سرزمینی شوم و نفرین‌شده، بلکه منابع عظیم و تمام‌نشدنی ثروت و اشتغال‌زایی و در عین حال منبع جاذبه‌های توریستی و اقتصادی محسوب می‌شوند!” 

 برای مثال، مقاله او با عنوان “طرحی برای بهره‌برداری از ریگ‌زارهای ایران” در فصلنامه تحقیقات جغرافیایی در سال ۱۳۶۸، راه‌های فراوانی را برای استفاده از ریگ‌زارهای ایران پیشنهاد می‌کند .

حتی برای سیلاب‌هایی که در زمستان و اوایل بهار بیهوده به کویرها و باتلاق‌ها می‌ریزند و هدر می‌روند نیز طرح و برنامه دارد؛ طرح‌ها و برنامه‌هایی که البته بسیاری از آن‌ها مناقشه‌برانگیز بود و به بحث‌های تندی میان فعالان محیط ‌‌‌زیست دامن می‌زد.  

نظر پرویز کردوانی درباره دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه آب شور در خاورمیانه و ششمین دریاچه آب شور جهان، این بود که این دریاچه دیگر احیا نخواهد شد، چون بیمار است و خشکسالی آن را بیمار کرده است.

اما مقامات محیط زیستی حکومت ایران با گفتن این که برای پروژه احیای دریاچه ارومیه یک میلیارد دلار هزینه در نظر‌گرفته‌شده، ادعا کردند که دریاچه ارومیه تا سال ۱۴۰۶ خورشیدی به تراز اکولوژیکی و شرایط ایده‌آل خود خواهد رسید و توجهی به هشدارها و راه‌حل‌های او نشان ندادند.

او بر این باور بود که همه دریاچه‌های دنیا و ایران را می‌شود احیا کرد، اما دریاچه ارومیه به دلیل سیاست‌های غلط محیط زیستی، دیگر در عمل مرده است و وارد کردن آب به دریاچه ارومیه نه تنها باعث نجات آن نمی‌شود، بلکه کاملا برعکس، همه جا را خشک می‌کند.

از دید پرویز کردوانی، تنها کاری که می‌شود کرد، جمع کردن نمک دریاچه در یک برنامه یک سال و نیمه و تبدیل آن به پارک گیاهی و حیوانی است.

حتی اگر بتوان به صورت ظاهری تورم را با چاپ پول بی‌پشتوانه کنترل کرد یا به مدد بارندگی زیاد، به شکل مقطعی و کوتاه‌مدت بر مشکل منابع آب فائق آمد، به هیچ عنوان نمی‌توان ماه را پشت ابر پنهان کرد و همگان را در درازمدت فریب داد.

در این صورت، ویرانی‌های زیست‌محیطی، ریزگردها، طوفان‌های شن و سیلاب‌های ویرانگر و خشکسالی، دیر یا زود اثر خود را نشان خواهند داد و انسان در برابر چهره خشن و بی‌رحم طبیعت راهی جز تسلیم نخواهد داشت.

 در این اواخر خبری منتشر شد مبنی بر اینکه چیزی حدود ۲۰ هزار هکتار از زیتون‌های کشت‌شده در طرح طوبی، یعنی معادل یک چهارم کل اراضی زیر کشت زیتون کشور، “نهال بی‌ثمر”  بوده! و در جریان این طرح،  حجم عظیمی از سرمایه و منابع کشور هدر رفته است.

به بیان دیگر، برنامه‌ای که قرار بوده ظرف ۱۰ سال ایران را در تولید زیتون به خودکفایی برساند، جز بر باد دادن سرمایه حاصلی نداشته است. 

وعده احیای دریاچه ارومیه نیز از این دایره بیرون نیست و محصول همین دستگاه مدیریتی و اجرایی و تصمیم‌سازی است.

برای روشن شدن اینکه حق با پرویز کردوانی بوده یا نه، لازم نیست تا سال ۱۴۰۶، یعنی تا سالی که عیسی کلانتری وعده احیای دریاچه ارومیه را داده، صبر کنیم. 

طبیعت را نمی‌توان فریب داد.

دریاچه ارومیه مطابق میل آن خبرنگار حکومتی که برای شعارهای انتخاباتی سوار بر قایق موتوری شد تا این دریاچه را پرآب جلوه دهد، رفتار نمی‌کند. 

از این رو، پیش‌بینی پرویز کردوانی از آینده اقلیمی ایران در ۵۰ سال آینده را همانند ارزیابی او از وضعیت دریاچه ارومیه باید جدی گرفت؛ به ویژه طنین این جمله هولناک او که گفت:

«خوشحالم که نیستم تا آن روزهای کشور را ببینم.»

عرفان کسرایی ـ دویچه وله

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا