تحلیل های روز

ایران غایب بزرگ

 

ایران غایب بزرگ در صدور انرژی به اروپا ست.
در میان کش و قوس دیدگاه‌های موافق و مخالف اعمال تحریم‌ انرژی روسیه از سوی اروپا به خاطر تجاوز نظامی به خاک اوکراین، نام ایران به عنوان گزینه‌ای برای تامین امنیت آینده انرژی اروپا به چشم نمی‌خورد.

ایران با اختلاف اندکی بعد از روسیه دومین دارنده منابع گاز طبیعی جهان و بعد از ونزوئلا، عربستان و کانادا، چهارمین دارنده بزرگ منابع نفت جهان است.
به عبارتی ساده‌تر، ایران ۱۷ درصد از ذخایر گاز و ۹ درصد از ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد.
در مقام مقایسه، روسیه ۶ درصد از نفت و ۲۰ درصد از گاز جهان را در اختیار دارد.

البته این موضوع را نیز نباید فراموش کرد که بخش اعظم ذخایر نفتی کانادا مربوط به مخاذن ماسه‌های قیردار و تقریبا کل ذخایر نفتی ونزوئلا از نوع نفت فوق سنگین است.
هزینه تولید این نوع نفت‌ها نه تنها سه تا چهار برابر هزینه تولید نفت از میادین ایران است، بلکه هزینه پالایش این نوع نفت‌ها نیز بسیار بالا است.
بخش قابل توجهی از ذخایر گازی روسیه نیز در آب‌های عمیق و مناطق نزدیک به قطب شمال است که هزینه تولید آنها نیز چندین برابر هزینه تولید گاز در ایران است.

و نکته دیگر اینکه کیفیت بخش مهمی از نفت تولیدی ایران دقیقا مطابق با نفت اورال روسیه است که طی تحریم‌های سه سال گذشته، به سرعت جایگزین نفت ایران در اروپا شده است.

به عبارتی ساده، حتی در صورت لغو تحریم‌های جمهوری اسلامی، در حالی که اروپا در تلاش برای یافتن جایگزینی برای نفت و گاز روسیه و رهایی از نفوذ انرژی این کشور بر اروپا است، آخرین گزینه‌ای که شاید به ذهن آنها برسد، رو آوردن به منابع انرژی ایران بعنوان متفق نزدیک روسیه است.

در حالی که کشورهای آسیای مرکزی یا جمهوری آذربایجان یا حتی عراق که شرکت‌های روسی ده‌ها میلیارد دلار در منابع نفت و گاز آنها سرمایه‌گذاری کرده و با بسیاری از این کشورها پیمان امنیتی و نظامی دارد، در برابر تهاجم روسیه حداقل سکوت کرده‌اند، جمهوری اسلامی ایران که حتی یک شرکت نفت و گاز روسیه حاضر به سرمایه‌گذاری در این کشور نشده، تنها به خاطر جدال‌های ایدئولوژیک با ارزش‌های غربی در کنار روسیه قرار گرفته است.

تنها کمکی که روسیه طی دو دهه گذشته به حوزه انرژی ایران کرده، راه‌اندازی نیروگاه اتمی بوشهر با بیش از ۱۶ سال تاخیر و هزینه‌ای بسیار گزاف بوده که این نیروگاه نیز تنها سهمی ۱.۵ درصدی در تولید برق ایران دارد.

در غیاب آمارهای رسمی وزارت نیرو و شرکت روس‌اتم روسیه، اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس‌جمهور پیشین ایران هزینه ساخت نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی بوشهر را ۸.۵ میلیارد دلار عنوان کرده بود.
این در حالی است که برای نمونه، کره جنوبی ساخت نیروگاه ۶۵۰۰ مگاواتی امارات به مبلغ ۲۰ میلیارد دلار (هر هزار مگاوات ۳ میلیارد دلار) را حدود ۱۰ سال پیش آغاز کرد و اولین رآکتور دو سال پیش راه‌اندازی شد و رآکتور دوم امسال راه‌اندازی می‌شود و فعالیت رآکتورهای سوم و چهارم نیز طی سال آینده و ۲۰۲۴ آغاز خواهد شد.

به عبارتی ساده، شرکت برق کپکو کره جنوبی، نیروگاه براکه امارات را با ۶.۵ برابر ظرفیت نیروگاه بوشهر طی ۱۲سال و تقریبا سه برابر باصرفه‌تر از نیروگاه بوشهر راه‌اندازی می‌کند.

نمونه دیگر آن پروژه نیروگاه ۹ هزار مگاواتی هسته‌ای لهستان است که هزینه ساخت آن توسط شرکت‌های غربی حدود ۲۶ میلیارد دلار پیش‌بینی شده است که حتی باصرفه‌تر از نیروگاه براکه امارات است.

حتی شرکت روس‌اتم روسیه که نیروگاه اتمی بوشهر را راه‌اندازی کرده، ساخت نیروگاه اتمی آک‌کویو در ترکیه با ظرفیت ۴.۵ برابر نیروگاه بوشهر را با ۲۰ میلیارد دلار هزینه انجام می‌دهد که باز هم بسیار باصرفه‌تر از نیروگاه بوشهر است.

اروپا ۴۰ درصد گاز و ۲۶ درصد نفت مصرفی خود را از روسیه وارد می‌کند.
آمریکا پارسال صادرات گاز به اروپا را بیش از دو برابر کرد و در ژانویه امسال نیز دوباره دو برابر کرد و به بالای ۱۸۰ میلیون متر مکعب در روز رساند.
اگر صادرات در این سطح ادامه داشته باشد، معادل سالانه ۶۵ میلیارد متر مکعب، یعنی یک سوم کل گاز صادراتی روسیه به اروپا خواهد بود.

از طرفی قطر که سالانه حدود ۳۰ میلیارد متر مکعب گاز به اروپا می‌فروشد، اعلام کرده که می‌تواند صادرات گاز به کشورهای اروپایی را ۱۵ درصد افزایش دهد.

جمهوری آذربایجان نیز پارسال برای اولین بار صادرات گاز به اروپا را آغاز کرد و سال گذشته بیش از ۸ میلیارد متر مکعب گاز تحویل اروپا داد و امسال قرار است بین ۱۱ تا ۱۲ میلیارد متر مکعب گاز به اروپا بفروشد و تا چند سال آینده این رقم دو برابر خواهد شد.

بدین ترتیب، اروپا می‌تواند بیش از یک سوم گاز وارداتی از روسیه را با تکیه بر همین چهار کشور یاد شده جبران کند و در میان‌مدت بر سرعت توسعه نیروگاه‌های برقی خورشیدی و بادی خود بیافزاید تا حداقل میزان وابستگی خود به گاز روسیه را به ۲۰ درصد کاهش دهد.

حدود ۷۰ درصد گاز ایران از میدان پارس جنوبی تولید می‌شود که این میدان، سال آینده به نیمه دوم عمر خود خواهد رسید و اگر سکوهای فعلی ۱۵۰۰ تنی با سکوهای ۲۰ هزار تنی با قابلیت حمل کمپرسورهای عظیم جایگزین نشود، هر سال ۱۰ میلیارد متر مکعب از تولید مخزن کاسته خواهد شد.
این تکنولوژی تنها در دست چند شرکت غول اروپایی است؛ کما اینکه شرکت توتال فرانسه قرارداد ساخت این نوع سکوها را برای فاز ۱۱ پارس جنوبی امضا کرد، اما بعد از تحریمهای آمریکا پروژه را با زیانی ۴۵ میلیون یورویی رها کرد.
ایران برای حفظ تولید پارس جنوبی، حداقل نیاز به ۱۵ سکوی ۲۰ هزار تنی دارد که هزینه ساخت هر کدام از آنها ۲.۵ میلیارد دلار است.
از طرفی طبق آمارهای وزارت نیرو و اداره اطلاعات انرژی آمریکا، ۸۰ درصد میادین فعال نفتی ایران در نیمه دوم عمر خود قرار دارد و هر سال ۸ تا ۱۲ درصد تولید آنها افت می‌کند.

ایران تنها برای حفظ تولید نفت و گاز، سالانه حداقل ۲۰ میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد؛ در حالی که طی سه سال گذشته، متوسط سرمایه‌گذاری سالانه در حوزه تولید نفت و گاز ایران ۳ میلیارد دلار بوده است.

دویچه وله

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا