آخر هفتهویدئو

گفت وگو با منوچهر والی زاده دوبلور وبازیگر پیش کسوت

انتخاب از: محبوبه ریاستی

منوچهر والی زاده یکی از بهترین وقدیمی های هنر دوبله در ایران است وتابه حال به جای خیلی از بازیگران مطرح دنیا صحبت کرده است.از تام هنکس گرفته تا تام کروز ورابرت دنیرو

آقای والی زاده، از حال و هوای این روزهایتان برایمان بگویید؟

– حال و هوای بدی نیست، البته خیلی هم دلچسب نیست؛ فیلم برای دوبله بسیار کم شده است ومانند گذشته کارهای چندانی در این زمینه صورت نمی‌گیرد.

اما با وجود شبکه‌های متعدد سیما باید کار شما بیشتر هم شده باشد؟

– بله همه همین فکر را می کنند، اما واقعاً هر سال دریغ از پارسال!

کدام یک از شخصیت‌هایی را که به جایشان صحبت کرده‌اید، بیشتر دوست دارید؟ نقش‌های کمدی را بیشتر دوست دارید یا نقش‌های جدی را؟

– خیلی از آن‌هایی که به نام کمدی معروف شده‌اند، در واقع کمدی نیستند. من چنین تقسیم‌بندی را به آن صورت قبول ندارم. در فیلم «فارست گامپ» به جای تام هنکس صحبت کردم که گویش و نوع بیان خاصی هم داشت. شاید بازی تام هنکس طنز به نظر برسد، ولی من سعی نکردم در کارم طنز را به کار بگیرم و به نظر خودم هم در کل توانستم 40 درصد از حق بازی هنکس را ادا کنم. در کل همه بازیگرهایی را که به جایشان حرف زده‌ام، دوست دارم.

آیا بازیگر خاصی را هم دوست دارید؟

– تام کروز را خیلی دوست دارم. بعد از تام کروز هم ویل اسمیت و تام هنکس را دوست دارم. اسمیت همه نوع فیلم بازی کرده است.

صدای شما این انعطاف را دارد که روی هر بازیگری می‌نشیند. به نظر شما علتش چیست؟

– من در درجه اول، همه رل‌ها را با همین صدای خودم می‌گویم. یک چیز است که برای من مهم است و آن حس بازیگر است. حس ویل اسمیت با حس تام هنکس تفاوت زیادی دارد. من با همین صدا به جای هر دو صحبت کرده‌ام و سعی و تلاشم بر این بود که حس‌شان را رعایت کنم که خدا کند موفق شده باشم. این حس است که برایم مهم است نه صدا. صدا برای من مهم نیست.

به جوانانی که می خواهند دوبلور شوند چه توصیه ای دارید؟

افرادی از جوانان هستند که به دوبله می‌آیند تا به آنها بگویند چه صدای قشنگی داری! بارها در اتاق انتظار، به این گروه از جوان‌ها گفته‌ام هیچ وقت منتظر نباش که بگویند صدایت قشنگ است. هر وقت این جمله را شنیدی که «به جای این بازیگر خوب صحبت کردی»، بدان که کارت درست بوده است. صدای همه قشنگ است. خداوند به کسی صدای بد نداده است. صدای هرکس متناسب با فیزیک اوست و شما هم آن را می‌پذیرید.

در دوبله باید به چه چیزی بیشتر توجه کرد؟

– در دوبله، اول باید بیان اصلی را داشته باشی تا در کنارش از هنرت بهره بگیری و تیپ‌های مختلف بسازی. ما گویندگانی داریم که تیپ‌گویی می‌کنند، اما اصلاً مفهوم نیست چه می‌گویند یا چه کار می‌کنند.

چقدر این نکته را قبول دارید که می گویند تئاتر و دوبله کارهای دلی هستند؟

– خیلی زیاد. من زیاد به دیدن تئاتر می‌روم. یک شب در تئاتر شهر، یک نمایش را به نام «جانی دپ در کافی‌شاپ» به کارگردانی علی هاشمی دیدم. بازیگران این نمایش جوان بودند. وقتی که نمایش تمام شد با کارگردان کار به گفت‌وگو نشستم و گفتم؛ تو این بازیگرها را با این بیان، بدن، حس و حرکت خوب از کجا پیدا کردی؟ به آن کارگردان هم گفتم، چرا اینها به دوبله نمی‌آیند؟ البته کاری هم نمی‌شود کرد، چون عشق این بچه‌ها تئاتر است. اما کدام یکی از این بچه‌ها با کارشان در تئاتر به ماشین آخرین مدل و پول‌های عظیم رسیده‌اند؟ دوبله هم همین طور است.

آیا تا به حال شده بگویید از این کار می‌روم و شغل دیگری را انتخاب می‌کنم؟

– نه، اصلاً نشده است. اصلاً نمی‌شود. من به همین جوان‌ها می‌گویم یا سراغ این کار نیا یا وقتی آمدی، همه چیزش را بپذیر و با همه سختی‌هایش بساز! اگر عشقش را داری بیا! اگر به این کار عشق واقعی داشته باشد، هنوز نیامده و نرسیده که نباید گلایه کند. من هنوز این کار را دوست دارم. اما آن جوانی که این طور وارد این کار نمی‌شود، بعد از چند سال می‌فهمد که به درد این کار نمی‌خورد، اما تا به خودش بیاید و این موضوع را درک کند، سن و سالش بالا رفته و دیگر به درد کار دیگری هم نمی‌خورد، یعنی زمانی به خود می‌آید که آلوده این کار شده است. حالا که به جایی رسیده‌ای که دیگر آلوده‌اش شده‌ای و سن و سالت هم اجازه رفتن به سر کار دیگری را نمی‌دهد، با آن بساز. مگر این شغل جذاب نبود؟ مگر شهرت و مردمداری‌اش را دوست نداشتی؟ حالا با بد و خوب آن بساز!

بعضی از جوان‌هایی که می‌گویند علاقه‌مند به کار دوبله هستند، مدعی‌اند که دوبلورهای قدیمی راه را برای آنها باز نمی‌کنند و نمی‌گذارند شکوفا شوند. نظرتان در این باره چیست؟

– در مورد این سخنان باید بگویم که استعدادی وجود نداشته که ما بخواهیم جلوی شکوفاشدنش را بگیریم. من درباره خودم صحبت می‌کنم. من که به بسیاری از این جوان‌ها گفته‌ام «بیا پیش من بنشین و دیالوگت را این گونه بگو»، چرا باید متهم به راه ندادن به جوان‌ها بشوم؟ وقتی خودشان چیزی ندارند یا وقتی که روی صندلی پشت میکروفون می‌نشینند و تن شان مثل بید می‌لرزد، من چه کاری از دستم بر می‌آید؟ آیا من به آن‌ها راه نداده‌ام؟ جوانی بود که می‌آمد کنار من می‌نشست و می‌گفتند صدایش شبیه صدای خسرو خسروشاهی است، ولی من دیدم از این جوان دوبلور در نمی آید.

چرا چنین فکری کردید؟

– متعلق به این فضا نبود و انعطاف نداشت.

آمادگی صدای گوینده در چه چیزی است ؟

– خواب شب یکی از عوامل مهم است. شما وقتی ساعت 8 صبح به سر کار می‌آیید، از ساعت 6 در منزل بیدار شده‌اید. حالا یک شب برنامه تان را به هم بزنید و دیر بخوابید. بعد حالت آن روزتان را با دیگر روزهایی که شب قبلش به موقع خوابیده‌اید، مقایسه کنید. حتماً قبول دارید که آن روز کسل و خسته هستید. ساعت 10 و 11 صبح هم پشت میزتان خواهید خوابید. این موضوع در گویندگی بسیار مهم است و اثر صد در صد مستقیم دارد، یعنی باید چند ساعتی را بخوبی و به طور عمیق در طول شب بخوابید. نزدیک 30 سال است که ساعت 4 صبح از خواب بیدار می‌شوم، بدون استثنا یک سیب می خورم، نرمش می‌کنم و بعد پشت میکروفون می آیم. همه اینها هم برای این است که سر حال به سر کارم بیایم. وقتی قرار است نقش اول فیلم را بگویم باید حواسم باشد که گوینده‌های دیگری هم در کنار من هستند. اگر من کارم را بد انجام بدهم و نقشم را بد ایفا کنم، روی کار آنها هم تاثیر بد خواهد داشت. در اجرای نمایش هم همین است و اگر بازیگری لنگ بزند، دیگران هم لنگ خواهند زد. این ویژگی کار هنری است.

در هر حال عقیده ای به این ندارم که طرف برود سیگار بکشد یا قلیان بکشد تا صدایش خوب و خاص بشود. هیچ وقت هم چنین چیزی را توصیه نمی کنم. حرف من این است که زندگی با طبیعتی که خداوند به تو اعطا کرده است، راحت تر است. چرا آدم از خودش بیرون بزند. همان باش که قرار است باشی!

در زمینه تربیت بیان توصیه‌ای دارید؟

– همیشه به دوستان و اطرافیانم توصیه می‌کنم، شاهنامه بخوانند. این را می‌گویم چون خودم از شاهنامه خیر زیادی دیده‌ام. شاهنامه فردوسی را بلند بلند می‌خواندم و تمرین می‌کردم. کسی که می‌خواهد وارد کار گویندگی شود، شاهنامه را در یک اتاق یا مکان مناسب دیگر، با صدای بلند بخواند و کلمات را سفت و محکم ادا کند. این گونه فک و صدای شما باز می‌شود.

به نظر شما روی صندلی و پشت میکروفون نشستن و استرس نداشتن، عادت نیست؟

– نه. این همان تکنیک است. ما هنرپیشه‌های دست‌بسته و محدود‌شده هستیم. نباید تکان بخوریم و فقط دهانمان است که باید کار کند. اگر تمرکز نداشته باشیم، نمی‌توانیم درست کار کنیم. برای خودم بارها پیش آمده که تمرکز نداشتم و یک قطعه را 10 بار ضبط کرده‌ایم. در تئاتر هم همین است. اگر تمرکز نداشته باشی، نمی‌توانی روی صحنه بازی کنی.

بهترین دوبلور از نگاه شما؟

– پیشکسوت‌هایم همیشه برایم قابل احترام هستند و صدای همه را هم دوست دارم. هر کدامشان جای خودشان را دارند و سر جای خودشان که قرار می‌گیرند، شماره یک هستند. مهم این است که نقشی که مدیر دوبلاژ برایت در نظر می‌گیرد، به تو بیاید و تو هم تجربه‌اش را داشته باشی. من نمی‌توانم مقایسه کنم و بگویم صدای فلان دوبلور از دیگری بهتر است. هر کدام در جایگاه خودشان بهترین‌اند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا