نو آفرینی

قوانینی که هنگام ساختن تیم استارتاپی باید رعایت شوند

 

زمانی که کسب‌وکاری به‌تازگی راه‌اندازی می‌شود؛ اعضای تیم نقش کلیدی در شکل‌گیری آن ایفا می‌کنند؛ بنابراین باید با معیارهای دقیق و مناسب انتخاب شوند.

 

در یک کسب‌وکار جدید، اعضای تیم نقش پررنگی در موفقیت و شکست بازی می‌کنند. کسب‌وکاری که نتواند تیم قدرتمندی تشکیل بدهد و حق اعضای آن‌ را به‌درستی پرداخت کند، آینده‌ی نامعلومی خواهد داشت. همان‌طور که می‌دانید، اعضای تیم هر قدر حرفه‌ای‌تر باشند حقوق بیشتری دریافت می‌کنند و تعداد محدودی از کسب‌وکارها در ابتدای کار خود می‌توانند از عهده‌ی چنین مخارجی برآیند. درنتیجه چنین کسب‌وکارهایی باید روی استخدام استعدادها و پرورش آن‌ها تمرکز کنند. افرادی که به مرور زمان و همگام با کسب‌وکار رشد پیدا کنند و در آینده به نقش‌های کلیدی شرکت تبدیل شوند. بنابراین بهترین کار این است هرچه سریع‌تر اقدام کنید و تیم خود را با توجه با معیارهای درست بسازید. مطمئنا در طول مسیر برخی قوانین اصلی نادیده گرفته می‌شوند و از آنجایی که فرهنگ استارتاپ‌ها مانند سیمانی است که ریشه‌ی آن سریع سفت می‌شود و به‌سختی می‌توان آن را تغییر یا بهبود داد؛ درنتیجه احتمال بروز اشتباه باید تا جای ممکن کاهش پیدا کند. در ادامه‌ی این مقاله‌ی زومیت به بررسی مواردی می‌پردازیم که باید هنگام تشکیل یک تیم استارتاپی در نظر گرفته شوند.

 

۱- کشف استعدادها و پرورش آن‌ها

تیم‌های استارتاپی فعالیت خود را با تعداد اعضای کمی آغاز می‌کنند درنتیجه رفتار و عملکرد هر فرد تأثیر فوق‌العاده زیادی روی موفقیت کسب‌وکار می‌گذارد. همان‌طور که یک سیب خراب می‌تواند سایر سیب‌های سالم را فاسد کند، عضوی که به‌خوبی کار نکند روی کل تیم تأثیر منفی خواهد گذاشت. افرادی که رفتار درستی ندارد و با سایر اعضای تیم به‌درستی ارتباط برقرار نمی‌کنند کسانی هستند که در آینده مشکلات بزرگ‌تری برای شرکت به وجود خواهند آورد. افرادی که نمی‌توانند با فرهنگ سازمانی ارتباط برقرار کنند، مانند میوه‌های خرابی هستند که باید کنار گذاشته شوند. این افراد با گذشت زمان هیچ تغییری نمی‌کنند و امیدی به پیشرفت آن‌ها نیست. واقعیت این است که هر استارتاپی در شروع فعالیت خود دائما باید در حال استخدام و اخراج کارمندان باشد تا بتواند بهترین افراد را برای تیم انتخاب کند.

 

۲- انتخاب اعضای قابل اعتماد

زمانی که شخصی کسب‌وکاری را شروع می‌کند، هر روز در حال جلسه گذاشتن و ملاقات با افراد جدید برای پیدا کردن فرصت همکاری است. درنتیجه نمی‌تواند به‌طور دائم در شرکت حضور داشته باشد و عملکرد کارمندان را چک کند. از آنجایی که اولین برخورد تأثیر قوی روی مشتری‌ها می‌گذارد، مدیر شرکت باید به کارمندان خود اعتماد داشته باشد و زمانی که حضور ندارد کار را به آن‌ها بسپارد. تعداد کمی از کسب‌وکارها می‌توانند دوره‌ی آموزشی برای کارمندان برگزار کنند و تمام نکات ریز را به آن‌ها آموزش دهند. درنتیجه سایر کسب‌وکارها باید با اعتماد کردن به کارمندان و سپردن وظایف به آن‌ها، کارهای شرکت را پیش ببرند.

تنها کاری که می‌توان انجام داد این است که به آن‌ها بگویید دوست دارید نتیجه‌ی کار به چه صورت باشد و از چه طریقی باید انجام شود. سپس منابع و ابزار لازم را در اختیارشان قرار بدهید و همه چیز را به آن‌ها بسپارید. توجه داشته باشید که در طول این مدت باید دائما با آن‌ها در ارتباط باشید و راهنمایی‌های لازم را به آن‌ها گوشزد کنید. این کار را به اندازه‌ای انجام دهید که دیگر جزئیاتی باقی نماند و احساس کنید دیگر تحمل شنیدن صدای خودتان را ندارید.

 

۳- توجه به بهره‌وری و نتیجه‌ی کار

در یک تیم استارتاپی هیچ‌کس به اندازه‌ی بنیان‌گذار شرکت دارای روحیه‌ی کارآفرینی و دغدغه‌های آن نیست و این باعث نمی‌شود که بقیه‌ی افراد کارمندان بدی باشند. بسیاری از مردم ترجیح می‌دهند شغل ثابت با درآمد ثابتی داشته باشند و بعد از پایان ساعت کاری به سایر جنبه‌های زندگی بپردازند. این افراد داشتن یک زندگی آرام را به دغدغه‌های کارآفرینی ترجیح می‌دهند و این اصلا ویژگی بدی نیست. تا زمانی که فرد هر روز برای انجام وظایف خود در محیط کار حاضر شود و مسئولیت‌پذیر باشد، هیچ لطمه‌ای به کار تیمی وارد نخواهد کرد. یکی از مهم‌ترین وظایف یک کارآفرین این است که افرادی با شخصیت‌های متفاوت را دور هم جمع کند و به آن‌ها فرصت شکوفایی بدهد. ساختن تیمی که تمام اعضای آن مانند کارآفرینان فکر و عمل کنند، به هیچ عنوان منطقی نیست و شاید هرگز نتوان چنین تیمی تشکیل داد.

شرکتی به موفقیت خواهد رسید که بتواند برای همه‌ی شخصیت‌ها فرصت کار ایجاد کند. اغلب استعدادها در عجیب‌ترین و فوق‌العاده‌ترین تیم‌ها پیدا می‌شوند و این بدان معنا نیست که تمام اعضای آن باید در صحبت و عمل دارای خصوصیات مشترک باشند. برخی کارمندان ترجیح می‌دهند ساعات کاری بیشتری در شرکت بمانند؛ درحالی‌که برخی ترجیح می‌دهند صبح‌ها زودتر در محل کار حاضر باشند. بهره‌وری و نتیجه‌ی کار تنها مواردی هستند که باید روی ارزیابی کارمندان تأثیر بگذارند و به‌عنوان یک معیار مهم در نظر گرفته شوند.

 

۴- تعهد و وفاداری باید با هم باشند

افراد با استعداد و باهوش زیادی وجود دارند که نمی‌توانند به بالاترین مرحله از اعتماد و مسئولیت‌پذیری برسند. این افراد به‌سختی کار می‌کنند و برای رسیدن به بهترین موقعیت‌ها تلاش می‌کنند اما نمی‌توان به وفاداری آن‌ها اعتماد داشت. دلیل این موضوع آن است که این افراد به‌سختی کار می‌کنند و مهارت‌های خود را افزایش می‌دهند؛ اما این کار را نه برای شما یا کسب‌وکار بلکه برای خودشان انجام می‌دهند. شاید فکر کنید این موضوع امروزه که همه به فکر خودشان هستند طبیعی باشد؛ اما همه چیز به وفاداری بستگی دارد. این روزها استارتاپ‌ها باید برای حفظ بقای خود سخت تلاش کنند و شاید فرصتی پیدا نشود که به پشت سر نگاهی بیندازند و ببینند چه کسی هوایشان را دارد. درنتیجه وجود کارمندان وفادار ارزش بسیار زیادی برای کسب‌وکار خواهد داشت. اگر قلب در جای درست قرار نگرفته باشد، داشتن مغز بزرگ کمکی نخواهد کرد.

مشتری‌ها و مصرف‌کنندگان یک برند همیشه به دنبال محصولات بهتر و ارزان‌تر هستند و تعجبی ندارد که بعد از مدتی از یک کسب‌وکار حمایت نکنند. اما افرادی که برای ساختن کسب‌وکار به آن‌ها تکیه می‌کنید تا در پیشرفت آن به شما کمک کنند باید به وظایفشان وفادار باشند. این افراد باید سختی‌های کار را تحمل کنند و مسئولیت‌های خود را به‌طور کامل انجام دهند. کسانی که همیشه حاضر و برای کار آماده باشند.

تعهد لازم است اما برای رسیدن به موفقیت کافی نیست. کارمندانی که تفاوت‌های بزرگ ایجاد می‌کنند، افراد متعهدی هستند که نسبت به کار خود وفادارند. بهترین کارمندان کسانی هستند که تعهد و وفاداری به یک اندازه در آن‌ها وجود داشته باشند.

 

منبع : زومیت 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا